1

اصل عرضه به قرآن (خلاقیت و نوفهمی)

اصل عرضه به قرآن (خلاقیت و نوفهمی)  قرآن کتاب بی‌نهایت هستی است. در این کتاب، همه ایده‌های خوب آفرینش وجود دارد. اگر نگارنده تأکید دارد که «علم دیگر در کتاب‌ها نمی‌گنجد» (نک: حمید رجایی، پایگاه علمی طلوع مهر) حتماً شامل قرآن نمی‌شود. قرآن کلام خداوند و معجزه پیامبر است و پیامبر، معجزه خداوند است. در حوزه تولید معنا، در همه علوم‌انسانی، انسان باید در معرض قرآن باشد. قرآن فقط کتاب نیست، روحی زنده، مشاعری عاشق انسان و معلم و هادی اوست. روح قرآن مانند امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است که هر دو مهجور و مجهول‌اند. بااین‌حال فقط کافی است گوش دل را به آن نزدیک کنیم، زمزمه‌های شیرین خود را شروع می‌کند.‌‌[۱]

اما در اینجا نکته‌ای بسیار مهم وجود دارد. قرآن چیزی را که ما توقع داریم، نمی‌گوید. گاهی حقیقتی را یادآور می‌شود که ما باید به سمت آن برویم؛ نه آنچه می‌پنداریم. موانع فهم خود را باید کنار بزنیم تا آن را بفهمیم. بازگشایی کدهای قرآن دشوار نیست، خداوند بر قرآن قفل نزده است. کلام روشن است؛ ما گوش و دلمان قفل است.[۲]

 علاوه بر‌این قرآن مبداء داوری‌ها والهامات معرفتی درباره انسان و عالم و همچنین میزان است که صحت‌وسُقم محصولات فکری و عملکرد محصولات سخت‌افزاری با آن سنجیده می‌شود. قرآن و علی‌بن‌ابی‌طالب یکی هستند و هر دو میزان‌اند. طبیعی است که آشنایی کامل با اصول استنباط از قرآن، پیش‌نیاز مسلّم این اصل است. قرآن نقش کلیدی در خلاقیت دارد و فقط منبع رسمی علوم‌اسلامی نیست. این تقصیر نگارنده نیست که در علم خلاقیت‌شناسی ما مسلمانان، این مطلب را در فهرست عوامل خلاقیت، ننوشته‌اند.[۳] باید این مسیر را رفت تا فهمید و تصدیق‌کرد. متاسفانه مسلمانان و حتی عالمان در برابر قرآن هنوز عوام هستند.


[۱]    (…نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَهً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمینَ…) ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.د( قرآن، نحل: ۸۹)

[۲]     (… وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ …) و اما آنانکه ایمان نمی‌آوند گوشهایشان گرانست ﴿قرآن، فصلت: ۴۴﴾

[۳]    نخبگان مسلمان در تولید علم، بسیار کم‌توفیق و مقلّد هستند. خیلی کارها هست که توفیق آن را نداشته‌اند؛ این هم یکی.