قسمت دوم: تقسیمات مفهوم
فهرست مطالب را اینجا بخوانید
مفهوم عرفی، مفهوم فنی یا علومی
مفهوم عرفی، مفهوم فنی یا علومی
مفاهیمی که در ذهن داریم در یک تقسیم (که شاید به آن کمتر توجه شده) دو دسته اند:
دسته ی اول، مفاهیمی است که در محاورات روزمره آن را به کار می گیریم و به ماهیت هایی اشاره دارد که در سطح تفاهم، به اجمال و اهمال برگزار شده و غرض در استعمال آن رفع حوایج روزمره است، نه غور و غوص در کشف شرایط و حقایق دقّی و علمی. مثل مفهوم «آب» در موردی که مثلاً دانشمند به کسی بگوید: «قدری آب برایم بیاورید» چون تشنه است. اگر مفهوم دقّی و علمی را اینک منظور کند و در تفاهم، این لحاظ معلوم افتد، غالباً و اصولاً حمل بر مطایبه می شود… چون جای مفهوم دقّی اینجا نیست معمولاّ. به این دسته مفاهیم، مفاهیم عرفی می گوییم.
مفهوم دیگر مفهومی است که نه در عرف عام، بلکه در علوم (دین یا علوم دیگر) به عنوان یک مفهوم تخصصی و تبیین کننده و به بیشتر به عنوان «اصطلاح و نظریات آن علم» بکار می رود.مثلاً:
در علم فقه (و علم اصول الفقه): وجوب، تجزی، تنجز، اجتهاد، عقود، خیارات، اصات البرائه اصالت الصحه، استصحاب و…
در علم کلام: وجود حق تعالی، جبر، اختیار، اثبات نبوت، عدل الهی، امامت، معاد و…
در علم جامعه شناسی اسلامی:پدیده اجتماعی، امام، امت، ملکوت جامعه، انقلاب، نهضت های اصلاحگر، سنت های جاری بر جوامع، نهاد، اقتضائات متراکم و…
و دیگر مفاهیم علومی در علوم اسلامی مانند خداوند، قرآن، نماز، عبودیت، ولایت، امام، نبی، قیامت و…از زوایای دیگر (در یک علم اسلامی)
همچنین مفاهیم علومی در علوم دیگر مثلا:
در علم فیزیک: جرم، انرژی، سرعت، الکترومغناطیس، حرکت، زمان مغناطیس، شتاب، شکاف هسته ای و…
در علم شیمی: عنصر، تجزیه، ترکیب، پلیمور، طلا، منیزیم، سوختن، ایزوتوپ و…
در علم ریاضیات : عدد، اعداد طبیعی، اعداد حسابی، اعداد صحیح،جبر، نظریه اعداد، هندسه جبری، نظریه گروهها، آنالیز تابعی، جبر خطی، هندسه، مثلثات، هندسه جبری و…
در علم زیست شناسی: حیات، مرگ، سلول، تنفس، خون، رگ، کروموزوم، ژن، ریبوزوم، پروتئین، کربوهیدرات، لیپید، اسید نوکلئیک، دنریت، هورمون، فرگشت، فیکسیسم و …
همچنین میتوان اینگونه گفت که این مفاهیم، همواره متشکل از تصورات و تصدیقات گوناگون اند که قاعدتاً به وسیله پژوهش و تأمل گرد آمده¬اند. مثل مفهوم «آب» در نظر علومی چون شیمی، بیوشیمی، فیزیک، فیزیک شیمی، هیدرولیک، فیزیک ذره ای، زیست شناسی، مکانیک، اکولوژی، اپتیک و علم نور، طب، کاسمولوژی، تفسیرهای عرفانی و عالم شناختی و نشانه شناختی و غیر آن. همچنین مفهوم نماز، عبودیت، خداوند، غیب، ملکوت، مرگ و حیات و هر آنچه در معرفت دینی مورد مداقه قرار می¬گیرد و به عنوان اصطلاح بکار میرود، مفهوم علومی است. مفاهیم علومی همواره مفاهمی پرجزییات و یا پرچانه اند.
مفاهیم علومی در علوم انسانی در تعامل علم ساختی با مفاهیم اسلامی تولید می شوند (باید تولید شوند) مفهوم علومی، چنانکه آشکار است، حسب نیاز کلی، طیف گسترده¬ای از تصورات تصدیق شده یا مورد ظن (نسبتاً معتبر) را شامل است و درباره آن پرسش ها، مباحثات سازمان یافته و منظم علمی، تقسیمات، شرایط و خواصّ و … در جریان است.
این مفاهیم در علوم شکل می گیرند و بروز می کنند و متحول می شوند. این مفهوم خواه ناخواه همواره اصطلاح ( بستۀ معنایی و محتوایی) است. مفاهیم علومی در نظر پژوهشی، وقتی تصور شوند، منظومه ای از تصدیقات، تئوری ها و حتی فرضیات را شامل می شوند، یا برمی انگیزند. این حالت جمع الجمعی، وصف فرآورده های پژوهشی است که یک تصور علومی را در وعاء یک عالم یا وعاء جمعی بشر می سازد. البته محقّق همواره در لحاظ های گوناگون آن را به صورت حداقلی یا حداکثری، مناسبتی و گزینشی و غیر آن، به ذهن و زبان و بنان می آورد و مفاهمات عالمانه خود را صورت می دهد. اما مفاهیم عرفی اصولاً تا حد زیادی بسیط هستند و به حسب ملاحظات کاربردی در طیفی ناگسترده، اندکی حداقلی یا حداکثری می شوند. در هرحال مفاهمه به عصای قرائن حالیه و مقامیه است.