1

تفکر جانبی (مقاله)

 بسمه تعالی

نگارنده حمید رجایی




علوم میان رشته ای (علم شناسی)


علوم میان رشته ای، علومی هستند که «تبیینِ یک موضوع» یا «برآوردنِ غایتِ شناختی یا عملیاتی» واحدی را با «تشریکِ مساعیِ معرفتی» دنبال می کنند.

1. گاه دو علم با زاویه دیدی برگرفته از یکی، در کار تبیین یک موضوع یا برآوردن یک غایت علمی هستند: مانند «روان شناسی اجتماعی» که نقش جوهری را نوع نگاه روان شناختی به عهده دارد و اما تبیینات خود را با نگاه به مناسبات و پدیده های اجتماعی، به پیش می برد (آهنگش «تبیین چرایی های روانشناختی» در بررسی پدیده های اجتماعی است) در واقع روان شناسی در تبیین مسئله، همداستان جامعه شناسی شده است.

2. گاه چند علم، با تشریک مساعی گسترده تری به تبیین موضوع می پردازند. مانند علوم شناختی که همه در تبیین مسئله شناخت و جنبه های آن هستند. در ذیل چنین تعاملی چندین علم میان رشته ای، زاده می شود که البته بطور خوشه ای، همه باید با هم متعامل باشند تا غرض نهایی برآورده شود.


 




علم/ علوم اسلامی(علم شناسی)

علم اسلامی (علم شناسی) عبارت است از علمی که از منابع اسلام (قرآن، سنت، اجماع و عقل) به نحوی روشمند استفاده نموده و  هدف و غایت اسلامی را پی بگیرد. هر علمی با هر موضوعی فقط و فقط وقتی اسلامی است که به جهت منبع و روش و غایت با فرآورده های بنیادین اسلام (اصول عقاید و اخلاقیات اسلامی) در تعامل علم ساختی یا گفتگوی سپهری باشد. علم انسانی اسلامی، همین علم است وقتی که در مورد شانی از شوون انسان، کاوش روشمند داشته باشد.

توصیف معرفت شناختی علم اسلامی منزوی نبودن کهکشان مفاهیم تصوری یک علم نسبت به بافتار کهکشانی فرآورده های توصیفی و هنجاری اسلامی است. این بافتار همان بومسازگانی است که هشیارانه توسط جامعه نخبگانی به آن آگاهی وجود دارد.

علم اسلامی با علمی که در جامعه اسلامی متداول است لزوما یکی نیست. در جامعه اسلامی ممکن است علوم  با بوم سازگان معرفتی آن جامعه تعارض بسیار داشته باشد.

 




ماهیت رقیقه (ه.ش / جا.ش)

ماهیت رقیقه (ه.ش / جا.ش) سنخی از ماهیت است که متصف به رقت وجود است. ماهیت رقیقه، یک چیستی برای یک هستی است که (آن چیستی) شدت و استحکام چندانی ندارد. مانند روح بخاری، عوارض غیر مستقر در نفس مانند شادی یا غم لحظه ای و گذرا و…

توضیح: هم وجود و هم ماهیت هر دو می توانند شدت و ضعف داشته باشند (مثلاً وجود حق تعالی در غایت شدت است) ماهیات نیز ممکن است شدت و ضعف داشته باشند. مثلاً ماهیت انسانیت در افراد انسانی ممکن است شدید یا ضعیف باشد. همچنین در پدیده های دیگر مثلاً یک شی ملتهب که مستعد شعله ور شدن است ماهیت رقیقۀ آتش را دارد.

جوامع بشری و گروه های اجتماعی و تشکل های انسانی و حتی افرادی که در یک مکان گردهم می آیند و با هم تعامل فکری و روحی دارند، بطور برآیندی یک ماهیت رقیقه را محقق می کنند. جامعه خود یک ماهیت رقیقه است که به دلیل همین تحقق ماهوی واجد حقیقت وجودی هم می شود. چون ماهیت تاصلی ندارد و همین که ماهیتی در جایی کشف شد حاکی از تحقق وجود است. بنا به تعریف ما، پدیده هایی چون جامعه، فرهنگ، تمدن و اندیشه ها و… واقعا دارای ماهیت و وجود هستند و صورت برزخی قابل رصدی دارند.

 




جامعه (جا.ش)

جامعه (جا.ش) گروه (های) انسانی است مشروط بر این که، دارای تعامل انسانی پایدار باشند. این تعامل حتماً تعامل فرهنگ ساختی و احیاناً منجر به تعامل علم ساختی هم هست.

♣ بنابراین، یک عده مهاجر یا پناهنده که مثلاً در یک اردوگاه، چند ماه گرد هم آمده اند اگر چه بسیار باشند، جامعه نیستند. زیرا شرط تعامل پایدار و تعامل فرهنگ ساختی را ندارد.

♣ مقوم جامعه نیاز انسان ها به همدیگر است. مدنی الطبع بودن انسان را همین مقوم دربر می گیرد. زیرا طبع مدنی نیاز به همجواری و تعامل و گریز از تنهایی را موجب می شود و تحت مقوله نیاز و قابل تقلیل به آن است.

♣ در یک جامعه علل و عوامل بسیاری درهم می تند و پدیده اجتماعی را موجب می شود. مطالعه پدیده ی اجتماعی بسیار دشوار است.

♣ جامعه شناس کسی است که پدیده های گذشته، حال و آینده را بطور علمی رصد کرده و توضیح می دهد.

♣ بهترین جامعه ها، امت است.

♣ جامعه دارای حقیقت و تشخص هستی شناختی است. مقوم وجودی جامعه، ماهیت رقیقه ای است که در پرتوی تعاملات اجتماعی و فرهنگ ساختی بوجود می آید. ماهیت رقیقه ی هر جامعه با جامعه دیگر می تواند متفاوت باشد. این ماهیت رقیقه برآیند و معدل ماهیات آحاد و بویژه قشر تاثیر گذار آن جامعه است (الناس علی دین ملوکهم)

♣ هر جامعه ای امت نیست اما هر امتی جامعه است. نگا کنید: امت




نسخه ی سپهری

v6gkjtgsz0xz