1

تمدن، تمدّن پویا (جا.ش/ فر.ش)

تمدن (جا.ش/ فر.ش) عبارت است از فرهنــــگ (شامل علم، مذهب، زبان و..) به اضافۀ همۀ­ سازه­ های سخت که بیشتر فرآمدِ همین نرم افزارها هستند. مانند شهر، کارخانه وسایل زندگی و هر افزاری که زندگی مردم با آن دایر می­ شود.

تمدّن پویا؛ عبارت است از تمـــدنی که در تولید فرهنگ و علم و افزارها، دارای جوشش، سبقت جویی و رقابت­ ورزی باشد. جوشش و شکوفش یک تمدن پویا در حوزه هایی مانند: تفکر و دانش، نوفهمی و نوآوری، صنوف هنر، تبلیغ و ترویج برنامه ریزی شده و نیز وجوه کاریزمایی آن…رخ می­ دهد. تمدّن­ ها در طول زمان همواره کمابیش، در حال تحول­اند.

تمدّن­ های پویا، اقتضاء متراکمی برای فرازآیی، غلبه­ زیبایشی و بردلنشینی، برتری نظامی، اقتصادی و گاه اقناع منطقی و هدایت و راهبری سایر تمدن ها دارند. پویایی تمدّن، یک چگونی و کیفیّت است و لزوما ارزش نیست. یک تمدن منحطّ هم می­ تواند تمدّنی پویا باشد. اما از این سو پویایی لازمه­ تحقق و قوام تمدّن اسلامی است. 



 با اصطلاح download«تمدن» در معرفت شناسی اشتباه نشود.




نهاد معرفت دینی

نهاد معرفت دینی  به دانش سرا یی اشاره دارد که در آن علوم دینی تولید میشود. نهاد دین، یک سازمان غیر رسمی و بنیادین است، اما این نهاد، رسمی است. حوزه های علمیه و مراکز رسمی آموزش دینی، نهاد معرفت گزارند. خداوند و پیامبران، دین گذار و معرفت گذار هستند و عالمان دین معرفت گزار و  مرد در خیابان  دین گزار است.

 





گفتمان / نظام گفتمانی (نسخه شناسی)

گفتمان / نظام گفتمانی (نسخه شناسی) نسخه ای از اندیشه ها و افکار است که مبتنی بر یک دکترین و اصول ارزشی پیکره بندی شده و احتمالاً در جامعه نخبگانی، اطراد و شیوع دارد. گفتمان ها، اگر چه نمود گفتاری و نوشتاری دارند اما لزوما در قالب نسخه ی گفتاری بروز نمی یابند و می توانند در سینما، معماری، نقاشی و… نیز خود را بنمایند.




نص گرایی/ نص گرایی افراطی (سبک اندیشه)

نص گرایی، سبک اندیشه ایست مبنی بر اینکه باید به مدارک متنی و ظواهر کلمات متون دینی (اعم از آنچه نص یا غیر نص است) بسیار مقید بود و به آن چشم دوخت و به  داده های ریزوماتیک  و علوم و مناسبات عصری، توجه موثر و محصَّلی نداشت. لذا نص گرایان، فهم دین و نتایج عملی آن را در چهارچوبی محصور می دانند که دانش ها و پرسش های بیرون متن، نمیتواند با آن  تعامل علم ساختی  برقرار کند.

ممکن است نص گرایی، مستند به یک دستگاه فکری نباشد و با ادله ای ناگسترده، خود را سرپا نگه دارد، یا دستگاهی را برای آن تقریر کند. این دستگاه حتما باید به خود نص گرایی متعهد باشد و الا دچار تناقض می شود.

نص گرایان در برابر پرسش ها و دانش های چالش برانگیز، بر بالادستی بودن ادله ی دینی، پافشاری بر ضعف ذاتی اکثر داده های علمی، بی توجهی و مسکوت گذاری تناقضات و یا مکاتب شبه تفکیک، رو می نمایند. ادله ی آنان می تواند در برخی موارد کاملا درست باشد. اما نص گرایان افراطی، در مجموع خشک مغز و متحجر خواهند شد.

 در برابر نص گرایی، “فهم مجتهدانه دین در پرتو پویایی روشمند” است. نص گرایان افراطی در عصر جدید، بسرعت منقرض میشوند.

 نص گرایی با اصول گرایی یکی نیست، یک اصولگرا ممکن است نص گرا نباشد.

 نص گرایان افراطی، تقریبا” در سنخ اندیشه، مانند اخباریان هستند.

 


downloadنصگرایی نباید با تعهد به روش اجتهادی دین و اصول گرایی خلط شود. نص گرایی یک آسیب است که شکل وخیم آن نوع افراطی آن است. تعهد به تعبدیات و نصوص دینی عین صواب و راه نجات است و خلاقیت ورزی در اصل الاصول نصوص معنا ندارد.




خانواده مهدوی

خانواده مهدوی، (جا.ش ، مهدویت، ع.ت) خانواده ایست که علاوه بر همه آنچه دینداران واقعی باور دارند و انجام می¬دهند، چند اصل دیگر را نیز فراموش نمی¬کنند:

اصل اول: اتجاه مهدوی، یعنی در همه کارها؛ امامشان را درنظر می¬گیرند، عشق به همسر و فرزند و پدر و مادر، در پرتو عشق به امام زمان و ولی امر تعریف می¬شود. رفت و آمدها و رفتارها در خانواده¬ به عشق امام و با معرفت به امام گره می¬خورد. امام مهدی در گفتمان و رفتار خانواده آشکارا حضور دارد. همه اعضای خانواده در خدمت به هم، سبقت می¬جویند و می¬دانند چگونه امام مهدی را از خود خشنود نگه دارند. در خانواده مهدوی اگر تفریح و تفرج  هست، اگر شادی و اندوه هست، اگر زندگی در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات و حضور بیگانگان توسط رسانه ها در جامعه¬ای است که دجال و شیاطین بسیارند، اما هیچ چیز این خانواده را از امام خود غافل نمی¬کند و با استقامت در پی خدمت به امام خود می مانند و از شرور آخرالزمان با محبت به امام و دعا برای او ایمن می شوند.

اصل دوم: در خانواده ی مهدوی، دعا و استغاثه برای تعجیل فرج، یک امر مهم و اصولی است. افراد خانوده، شوق به ظهور امام دارند و می¬دانند امر ظهور، بر محور زمان شناور است و دعای بسیار، بسیار موثر است.

 




شهر اسلامی (جا.ش)

شهر اسلامی،(جا.ش) یک شهر افسانه ای نیست، ساختمان هایی به شکل مسجد و شهری ساخته از آجرهای قدیمی و سقف های هشتی نیست!

?شهری است که کالبد آن و سازه ها و نماد های آن، مطابق ارزش های اخلاقی، باشد و بتواند مسلمانی و دینداری را تسهیل کند. نباید در شهرهای بزرگ انسان¬ها گم شوند. نباید صله رحم بواسطه دور شدن خویشان، سنگین و سخت باشد، نباید ارتباطات را خلاف مذاق شارع مقدس، شکل دهد. نباید ساختار و سبک زندگی غیر اسلامی را تسهیل کند و برای آن فرش قرمز پهن کند. در شهر اسلامی اگر چه نمادها، شادی بخش و نشاط آورند، اما با دعوت به وجه آسمانی انسان و با ذکر کثیر خدا  و اقامه  نماز و عبادات و معارف دین عجین¬اند. نمادها، اخلاق و عفت را نمی¬زدایند، که می¬افزایند، نمادها، اگر چه در خدمت تبلیغات تجاری هم هستند، اما دنیاگروی و استفاده ابزاری از زن را دنبال نمیکنند و کرامت او را فدای فروش بیشتر و رونق اقتصادی نمی¬نمایند.

شهر مهدوی، شهری است که همین تسهیلات نمادی و کالبدی را برای تسهیل زندگی مهدوی بکار می¬گیرد (تحصیل معرفت و عدم غفلت از امام، اتجاه به امام در همه امور، مقابله با #سبک_زندگی غربی و نیز مقابله و دفع شرور آخرالزمان و…)