1

پرگویی بیمار (فر.ش)

پرگویی بیمار (فر.ش)اصطلاحی است فرهنگ شناختی، مردم شناختی و جامعه شناختی و به صفتی اشاره دارد که مردم و حتی نخبگان، بر اساس ارزش های بومی و فرهنگی گژتابیده، ده ها برابر مقدار کاری که لازم است انجام دهند، پیرامون آن حرف میزنند، تحلیل میکنند و متخاصم و مخاصم را منکوب میکنند. به جای اینکه مسیر مستقیم عمل را طی کنند و عینیت ها را بپذیرند، در ذهنیت خود سیر کرده و دایم دیگران را تحلیل میکنند.

✅ تورم شعار، برون فکنی و کم کاری و فقر اقتصادی در عین دسترسی به منابع ثروت طبیعی و… از نشانه ها و نتایج پرگویی شرقی است.

? نکته:

✅تبیین مسایل ارزشی و رسالات انبیاء ، در حد متعارف و نیز دفاع از ارزشها و پدافند متعادل، وراجی نیست.

✅ اسلامیت واقعی با روراجی جمع نمی شود؛ اما اسلام پرگوها، اسلامی است بدعت آمیز که خیلی گفته میشود اما چندان عمل نمیشود! و جنبه پدافند آن بیش از آفند آن است. اسلامی که در عربستان وجود دارد اسلام سرکوب است، روشنفکرمآبان هم غالبا به این بلیه دچار میشوند. اما در کل افتی در مردمان بسیار است.

لاف از سخن چو در تنوان زد وآن خشت بود که پر توان زد




کژکارکرد (ارت.ش)

کژکارکرد (ارت.ش) عبارت است نتایج نامطلوبی که یک پدیدۀ مطلوب و پسندیده، بواسطه اقتضائات وجودی و تحققی اش، به جای می گذارد. مثلا” در سیستم زبان بناچار متشابهات بوجود می آید، رسانه تصویری، کورتکس مغز را ضعیف می کند، سواد داشتن گاهی انسان را مغرور می نماید. کار در بازار انسان را از یاد خدا غافل می کند، قدرت و ثروت انبوه، فساد می آورد و… کژکارکرد غیر از«تالی فاسد» است و باید آن را  کنترل و اصلاح کرد. در دنیای مادی خیلی از کارکردها قرین کژکارکرداند و نزد عقلاء، موجب مخاطراتی می شوند.

 

 




سخت افزار (ش.ش / فر.ش)

سخت افزار (ش.ش / فر.ش) در فرهنگنامه رجاء معنای خاصی دارد:

 ♣ در معرفت شناسی (رجاء) هر آنچه وجود دارد، نه از آن جهت که از چیزی حکایت و به چیزی دلالت دارد ، سخت افزار نامیده می شود. اگر جهت دلالت کردن آن را در نظر بگیریم، نسخه است. مثلاً یک صندلی، قیچی، ماهواره، اتم، کرۀ زمین، بدن مادی و مثالی، روح، بهشت و جهنم و… سخت افزاراند. حتی وجود مثالی متصل و  منفصل هر دو سخت افزارند؛ مگر اینکه وجه محاکاتی آن ملحوظ شود. نرم افزار (نسخه) آن است وجه حاکویت در آن ملحوظ است، هر چه باشد. مثلاً اگر به جهت آیه بودن به هستی نگاه کنید، تمام گیتی نرم افزار قلمداد می شود. سپهر آفرینش، هم نرم افزار و هم سخت افزار است.

♣اما سخت افزار در فرهنگ شناسی، شامل نافرهنگ هایی است که بدست بشر ساخته شده باشند. پس صندلی، قیچی و ماهواره سخت افزارند اما اتم و کره زمین نه، مگر به طور استعاری. تمدن ها، آمیزه ای از  سخت افزارها ( خانه، شهر، صنایع و محصولات سخت) و فرهنگ هستند.




نظریّۀ ولایت فقیه

نظریّۀ ولایت فقیه (اصط.رجا) نظرّیه ­ایست در حوزۀ فقه، کلام، سیاست و جامعه‌شناسی اسلامی (و دیگر معارف اسلامی) و در محدودترین شکلش، به «نفوذ امر و نهی فقیه جامع الشرایط در حوزۀ محکمات اسلام و مصالح مسلمین بر دولت و رفتار سیاسی آن» اشاره دارد. «ولایت» در اینجا، به معنای نفوذ شرعی و الهیِ عالم دین در محکمات اسلام و مصالح مسلمانان بر کنش‌های سیاسی دولت است (غایت و حکمت آن، حراست دولت از خروج از چهارچوب محکمات اسلام و مصالح عامه مردم است) ولی فقیه جامع الشرایط، در زمان غیبت، اختیارات یک حاکم را دارد و بر مسلمانان واجب است با تشکیل یک حکومت اسلامی از طرق مدنی  و تدوین قوانین مناسب، کاری کنند که فقیه عادل واجد شرایط بتواند منزلتی یابد تا نفوذ شرعیش محقق شده و قادر شود حکومت را در چهارچوب احکام الهی نگه دارد (غرض حراست حکومت است چه با تصدی فرد یا شورا یا آنچه در هر زمان مقدور است) مراد از ولایت مطلقه، اختیارات خاص و مشخص ولی فقیه است نه اطلاقی که فقط پیرو عصمت امام معصوم علیه السلام حاصل می­شود.

 باید مقبولیّت حاکمیّت اسلامی، توسّط مردم، تأیید و منجّز شود، چرا که نظریّۀ ولایت فقه و فقیه یا شخص و یا شورای آن، شرعاً نمی‌تواند خود را به‌ زور و اجبار بر سیستم یا مردم حاکم کند (رأی مردم، در قالب رأی به قانون اساسی یا همه‌پرسی برای «تنجّز مشروعیّت» او ضروری است. مشروعیّت حکومت اسلامی، از پیش وجود دارد، اما همین مشروعیّت باید با مقبولیّت، منجّز شود و الّا شرعاً و عملاً حقّ حاکمیّت اجباری ندارد)

تحقّق ولایت فقیه می‌تواند در اشکال و سازوکارهای مختلفی تعریف شود و در طول زمان می‌تواند تغییر شکل دهد: مهم غایت آن است که باید محقّق شود و در هر حال چه یک فقیه و چه یک شورای علمی فقهی، وظیفه نظارت بر چهارچوب‌های کنش سیاسی را به عهده بگیرد، باید بقاء شرایط آن (کفایت علمی، تقوا و…) و تصمیمات مهم او، به عکس امام معصوم، توسّط یک مجموعه خبرگانی، تحت نظارت دقیق باشد. چون اولاً امر او خطیر و مهم است و ثانیاً به جهت معصوم نبودنش، احتمال زوال شرایط و خطاهای راهبردی کلان در کار او وجود دارد.

نخبگان، مردم و خود نهاد ولایت و زعامت، باید به‌طور مستمرّ مراقب باشند که در طول زمان، انواع استبداد در سیستم حکومت اسلامی بوجود نیاید. همچنین ساختارهای حکومت را به‌طوری روزآمد کنند که کارآیی این نهاد، پابه‌پای اقتضائات زمان، روزآمد و بهینه شود. جامعه اسلامی با ولایتِ فقیه به سطح امّت اسلامی ارتقاء می‌‌یابد.

(اصل ولایت فقیه، اصلی است در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر نظرّیه ولایت فقیه، پایه­ریزی شده است. دایره اختیارات ولی فقیه حاکم بر اساس قانون اساسی، در همان چهارچوب قانون اساسی است و البته در همانجا ولی فقیه اختیارات گسترده­ای دارد که نسبت به قوانین دیگر واجد اختیاری فراتر از قوانین عادی پیدا میکند (لذا اختیارات هم در چهارچوب قانون اساسی است و هم مطابق اختیارات قانونی، فائق بر برخی قوانین) مراد از ولایت مطلقه، اختیارات خاص و مشخص ولی فقیه است)




امت (جا.ش)

امت (جا.ش) نوع تکامل یافته ی جامعه مسلمان و مؤمن است که عقل کل بر آن حاکم بوده و ولایت عالمان ربانیِ معصوم (امام) یا نایب او، مقبول بوده و امر او نافذ است. پس از ظهور و نیز هنگام ظهور امام مهدی، امت تام و کامل شکل می گیرد. امامِ امت، امام مهدی، کتابِ امت، قرآن و مرِام آنان عدالت، فضیلت و عشق است. در عصر غیبت، فقیه جامع الشرایط، حاکمیت دارد. او (امام و فقیه) جامعه را با تعظیم شعایر به سمت امت شدن سوق می دهد.

در یک امت، آزادی اندیشه و اجتهاد وجود دارد. همچنین اقلیت مذهبی و دینی و خداناباوران هم می توانند وجود داشته باشند و محترمانه زندگی کنند. دشمنی و دسیسه، زورگویی و زیرپانهادن احکام الله و ابراز حسادت در امت ممنوع و  اجرای احکام الله (فقه شیعه ی جعفری) در آن رایج و مقبول است.

در امت کامل، عشق به حق تعالی چنان در میان مردمان جاری و ساری است که هر گونه خودخواهی رخت برمی بندد و چنان بهشتی در زمین بوجود می آید و چنان زمین به قدوم مومنان مباهات می کند که خود را در اختیار ایشان می گذارد. اولین کاری که امام می کند اقامه ی نماز یعنی عشقبازی با خداست. امت شعبه ای از بهشت در کره ی خاک است. طلوع مهر زمانی است ک امت مهدوی در حال تشکیل است.

توضیح بیشتر

نسبت جامعه با امت، مانند نسبت همج رعاع (هرزه پویان) با متعلم علی سبیل نجات (آنکه در راه کسب فضیلت است) و عالمان ربانی است.




تعامل فرهنگ ساختی (جا.ش)

تعامل فرهنگ ساختی (جا.ش/ رسا.ش) تعامل انسانی و ذهنی میان گروه های اجتماعی یا جوامع مختلف است مشروط به اینکه به تولید یا تغییر  فرهنگ منجر شود. این مفهوم، اصطلاحی بنیادین در جامعه شناسی و رسانه شناسی رجاء است. همچنین نگا: تعریف  فرهنگ.

تغییر در راهکارهای شایع موجه برای رفع هر گونه نیاز در یک جامعه، مسبوق به  تعامل فرهنگ ساختی است.


نکته ها:

♠ تعامل فرهنگ ساختی لزوماً میان دو جامعه نیست، بلکه به تحولات فرهنگی در دل یک جامعه نیز اشاره دارد.

تعامل فرهنگ ساختی ضرورتاً رو به رشد و تکامل نیست، بلکه می تواند به وسیله تهاجم فرهنگی رو به زوال هم باشد.

♠ تعامل فرهنگ ساختی در صورتی روبنای  تعامل علم ساختی  است که به فرهنگ بایسته اشاره کنیم. اما زیربنای فرهنگ ساری و جاری ممکن است بر تعامل علم ساختی بنا نشود. شکل ایده آل این است که تعامل علم ساختی به تعامل فرهنگ ساختی بدل شود. برای آگاهی بیشتر نگا. تمدن .

 

 


 

تمیزکاری شده توسط:

همکار افتخاری : فاطمه ترابی