1

اقتضاء متراکم (ش.ش / روا.ش / جا.ش)


اقتضاء متراکم (ش.ش/ جا.ش/ روا.ش) ⇐مقتضی متراکم: بطور کلی علت ناقصه ای است که جزء اخیر آن، بسیار قریب الوقوع باشد. به عبارت دیگر مقتضی، متراکم باشد.

اگر این مقتضی متراکم (چه دلیل و چه علت) یک ادراک و فهم باشد برای تولید ادراک دیگر اصطلاحی در معرفت شناسی است و اگر علت باشد برای پدید آمدن رفتاری در فرد یا جامعه اصطلاحی روان شناختی و جامعه شناختی است. شاید در حوزه معرفت شناسی دلیل به علت قابل ارجاع و تقلیل باشد.

به عبارت دیگر اقتضاء متراکم، (مجموعه) «علت ها» ی غیر تامّ است که در کار تحول یا ثبات یک پدیده اجتماعی، رفتار روانشناختی در فرد یا استنتاج معرفتی موثر می افتد. بهتر بلکه لازم است  بدلیل قوت و تراکم، نزد هر یک از ارباب این علوم، همانند علت تامه فرض شود.

مثلا سرمای طولانی، برای کسی که سردش است مقتضی روشن کردن بخاری است. اگر چه می تواند با صبر و عزم این کار را نکند. یا مانند خلوت طولانی با نامحرم که اقتضاء متراکم برای افتادن در گناه را دارد و نیز رها کردن مالی گران قیمت در معابر، اقتضاء متراکم برای دزدیده شدن و تلف مال را دارد (تلف عمدی و تقصیر در حفظ مال تلقی می شود)

از آنجا که بر اقتضاء متراکم احکامی مترتب می شود، لازم است عالم ربانی (چه فیلسوف علم و چه جامعه شناس و روان شناس ربانی) به آن توجه داشته باشد و آن را رصد کند.

نکته ای در حوزه سیاست گذاری فرهنگی

سیاست گذاران فرهنگی باید احتیاطاً اقتضائات متراکم را علت تامه فرض کنند (مثلا تاخیر در ازدواج را علت پدیداری فساد در جامعه بداند و نه صرفا مقتضی آن) اگر چه استاد اخلاق می تواند هنگام موعظه به مخاطبان خود، امکان صبر و تامه نبودن علت را (به بیان خود) تذکر دهد. این دو منزلت (سیاست گذار و مدیر فرهنگی و واعظ اخلاقی) را نباید با هم خلط کرد.

در برنامه های تلویزیونی تاثیرگذار، القا نظر به مخاطب، توالی صحنه ها و سایر عناصر تصویری  بگونه ای است که مخاطب راهی جز دریافت نتیجه مورد نظر سازنده نداشته در حالی که آن نتیجه را استنتاج فکری خود می داند . به نظر می رسد در این موارد سازنده برنامه ، از اقتضاِ متراکم به عنوان یک فن برای ستیابی به نتیجه مورد نظر خود، استفاده نموده است. (مثال از آقای مهندس معماریان)

اگر این مقتضی متراکم (چه دلیل و چه علت) یک ادراک و فهم باشد برای تولید ادراک دیگر اصطلاحی در معرفت شناسی است و اگر علت باشد برای پدید آمدن رفتاری در فرد یا جامعه اصطلاحی روان شناختی و جامعه شناختی است. شاید در حوزه معرفت شناسی دلیل به علت قابل ارجاع و تقلیل باشد.


نکته
  magnify-bible-jpgلطفا با درج دیدگاه، این مطلب را تفصیل دهید و فواید دیگری را برای توجه به اقتضاء متراکم در جامعه شناسی و روان شناسی اسلامی و… ذکر کنید.

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save

Save




عالم ربانی

عالم ربانی کسی است که به علوم اسلامی، عالم باشد و حکمت در جان او نشسته و به جنود عقل مجهز و از جنود جهل متبری باشد. عالم ربانی، معلم متعلمین علی سبیل نجات است و به همج رعاء کمک می کند که متعلم علی سبیل نجات شوند. علماء ربانی بر خلایق حجت اند.


 

قال مولانا امیرالمؤمنین علیه الصلاه والسلام: الناس ثلاثه:فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع اتباع کلَّ ناعق یمیلون مع کل ریح، لَم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجاؤا الی رُکن وثیق.

 


 

گفتاورد

می دانید از کجا فهمیدم خدایی وجود دارد؟ از خطبه های امیر المومنین که در نهج البلاغه گرد آمده است. اگر خدایی نبود، چنین سخنوری نمی توانست وجود داشته باشد.

 

 

 

 

 


 

Save

Save




دکترین

دکترین عبارت است از مجموعه ای از آموزه های توصیفی و هنجاری به شرط آنکه برای مقصودی عملیاتی، سازمان یابند و نقش راهنما و چهارچوب را بازی کنند. دکترین، فراتر از راهبرد و بنابراین فراتر از سیاست و خط مشی است. دکترین ها به ناچار دیر یا زود از  ایدئولوژی ها زاده می شوند.




سپهر (ه.ش/ ش.ش/ رسا.ش)

سپهر (ه.ش/ ش.ش/ رسا.ش)  کل گیتی نرم افزاری است. به عبارت دیگر تمام عوالم امکان است، مشروط بر اینکه سخت افزار نباشد. هرآنچه در عالم ذهن و ضمیر  و جان و احساسات و… ی آدمیان کم یا زیاد به اشتراک جمعی گذاشته می شود. مانند سپهر معرفت، سپهر فرهنگ، سپهر رسانه ها/نسخه ها و…

اصل و قاعده در سپهر این است که هر یک از سپهرهای جزئی در کهکشان سپهر، نسبت به یکدیگر منزوی نباشند تا سپهر شکل بگیرد.

این اصطلاح، مانند اصطلاح سپهر معرفت و اصطلاح نسخه و چند اصطلاح معدود دیگر از اهم مفاهیم اندیشنامه رجاء است.   

 سپهر رسانه ها، همان اتمسفری است که پیام ها در آن حضور دارد و این سپهر احکام خودش را دارد.  و مانند سپهر فرهنگ در یک جامعه که به راهکارهای شایع موجه برای رفع نیازها گفته می شود و اتمسفری دارد و دارای احکام خود است و سپهر معرفت و مانند آن.

نظر به اینکه سپهرشناسی، سرشاخه ای عظیم از مباحث بسیار است، بهتر است سپهرشناسی را بیشتر بطور مضاف بکار بریم. مانند سپهرشناسی فرهنگ، رسانه، احساسات و عواطف و…در سپهرشناسی هم بحث از احوال نسخه ها می شود هم از مفاهیم عرفی و مفاهیم  علومی یا فنی.

با توجه به تعریف سپهرمعرفت و نیز تعریف فلسفه علم، احتمالاً سپهرشناسی معرفت همان فلسفه علم است که یحث و گزارشی متفقهانه از سپهر معرفت است. این گزارش شامل احوال نسخه ها (جسم معرفت) و احوال مفاهیم فنی و همه زمین ها و عوامل موثر در فهم و مفاهمه و تفاهم و مکاشفه والهام و … می شود.

خط باریک

400px-broom_icon

برای تمیز کاری مقاله ی بالا ما را یاری فرمایید.

 




اندیشه های شایع موجّه (ش.ش/جا.ش.ش)


اندیشه های شایع موجّه (ش.ش/جا.ش) عبارت از مقبولات جامعه نخبگانی که حد نصابی از توافق درباره آن وجود دارد. مثلاً اینکه میدانیم ویروس و باکتری منشأ بسیاری از بیماری هاست، یک فکر شایع و موجَّه است.

مقبولات شایع موجَّه (فر.ش)  عبارت است از یک ارزش یا دانش تعریف شده در فرهنگ یک جامعه و نزد مرد در خیابان. مانند اینکه «روز عید باید لباس نو پوشید»


 

همچنین نگاه کنید به

 




سپهر فرهنگ