1

اندیشه های شایع موجّه (ش.ش/جا.ش.ش)


اندیشه های شایع موجّه (ش.ش/جا.ش) عبارت از مقبولات جامعه نخبگانی که حد نصابی از توافق درباره آن وجود دارد. مثلاً اینکه میدانیم ویروس و باکتری منشأ بسیاری از بیماری هاست، یک فکر شایع و موجَّه است.

مقبولات شایع موجَّه (فر.ش)  عبارت است از یک ارزش یا دانش تعریف شده در فرهنگ یک جامعه و نزد مرد در خیابان. مانند اینکه «روز عید باید لباس نو پوشید»


 

همچنین نگاه کنید به

 




مفهوم علومی/ پرچانه (ش.ش)


 

مفهومِ علومی (ش.ش) در مقابل مفهوم عرفی و  مفهومی کاملاً دانش سرایی است و فقط در «علوم»، مورد کاوش است (و نه در محاورت مرد در خیابان) این مفهوم، همواره متشکّل از تصوّرات و تصدیقات روشمند و متکثّر است. تصوّراتی که قاعدتاً بوسیلۀ پژوهش و تأمّل گرد آمده اند؛ مانند مفهوم ‏«آب» در علومی چون شیمی، بیوشیمی، فیزیک، فیزیک-شیمی، هیدرولیک، فیزیک ذرّه ای، زیست شناسی، مکانیک، اکولوژی، اپتیک و علم نور، طبّ، کاسمولوژی، تفسیرهای عرفانی و عالَم شناختی، نشانه شناختی و غیر آن. مفاهیم علومی همواره مفاهیمی پرجزئیات هستند (به انگلیسی: Prolix )

مفهوم علومی، حسب نیاز کلّی علم، طیف گسترده ای از تصوّرات تصدیق شده یا مورد ظنّ (نسبتاً معتبر) را شامل است و دربارۀ آن، پرسش ها، مباحثات سازمان یافته و منظم علمی، تقسیمات، شرایط و خواصّ و… در جریان است. این مفاهیم، در علوم شکل می گیرند و بروز می کنند و متحول می شوند. یک مفهوم علومی، خواه ناخواه، همواره یک اصطلاح در یک علم است.

 


 

مفاهیم علومی‏ در نظر پژوهشی، وقتی تصور شوند، منظومه ای از تصدیقات، تئوری ها و حتی فرضیات را شامل می شوند، یا برمی انگیزند. این حالت جمع الجمعی، وصف فرآورده های پژوهشی است که یک تصور علومی‏ را در وعاء یک عالم یا وعاء جمعی بشر می سازد. البته محقّق همواره در لحاظ های گوناگون، آن را به صورت حداقلی یا حداکثری، مناسبتی و گزینشی و غیر آن، به ذهن و زبان و بنان می آورد و مفاهمات عالمانۀ خود را صورت می دهد. اما مفاهیم عرفی، اصولاً تا حد زیادی بسیط هستند و به حسب ملاحظات کاربردی در طیفی ناگسترده، اندکی حداقلی یا حداکثری می شوند. در هرحال مفاهمه به عصای قرائن حالیه و مقامیه است.

 


جستارهای مرتبط

مفهوم عرفی، فطرت، تمدن، رسانه 
The Galaxy-like & Partial match, Epistemological theory
نظریه المعرفه
prolix



فلسفۀ علم (علم شناسی)

فلسفه علم  یا معرفت شناسی (علم شناسی) ظاهراً چیزی بیش از گزارش و بررسی عالمانۀ قواعد کلی ا‌‌حوال سپهر معرفت  نیست. اما این گزارش که خود بخشی از سپهر معرفت است، شامل مباحث بسیار رنگارنگی است. به همین دلیل باید گفت فلسفه علم، بیشتر علم شده است تا اینکه  فلسفه قلمداد شود. در هرحال، کشف قواعد کلی، هدف فیلسوف علم است.

بنابراین هرگاه و همیشه برای کشف قاعده ای قابل اعتناء، در باره ی احوال و عوارض علم (و علوم) بحثی روشمند داریم، در فلسفه علم غور می کنیم . پس اگر یک سلول مغز از آن نظر که نقش جوهری در بروز یک  قاعده علم ساختی  دارد را برای توضیح و ترمیم یک قاعده کلی بررسی کنیم، کم یا زیاد در حال فلسفیدن علم هستیم.

همچنین است اگر برای واکاوی نقش جوهری تضرع به درگاه حق تعالی در تولید قاعده ای علم ساختی کاوش می کنیم فیلسوف علم هستیم بشرط آنکه در پی قاعده کلی باشیم نه مطالعه موردی (قیدی که فلسفه ی علم را از علوم دیگر و از جمله علوم ادراکی جدا می کند)

قاعده ی علم ساختی توضیح یک فرآیند قابل پیشبینی است که نظامی از گوشه و کنار یا کلیات عوارض سپهر معرفت  (مانند تحولات و ثباتات و …) را توضیح می دهد.

از نظر ما، فرقی میان فلسفه علم و معرفت شناسی نیست.




سخت‌زایی معرفتی و سخت‌زایی ناعلم‌گرا (اصط.رجا / ش.ش/ جامعه‌شناسی‌ شناخت)

 

سخت‌زایی معرفتی

سخت‌زایی معرفتی (اصط.رجا / ش.ش/ جامعه‌شناسی شناخت) یک وضعیت دشوار در روال روزآمد شدن فهم‌ها و در مواجهۀ صحیح با آورده‌ها و فرآورده‌های معرفتی تازه است. سخت‌زایی، می‌تواند علل بسیاری داشته باشد. ایستارهای ذهنی و روان‌شناختی، مبتلایان به سخت‌زایی را دچار دیرفهمی و سنگینی در نوفهمی و نوآوری می‌کند. بسته بودن ذهن، سیطرۀ منطق خشک ارسطویی، منطق “فهمیدم و تمام شد” و کج‌فهمی و کژکارکرد گزاره‌های دینی-‌فرهنگی (و به طور کلّی ایدئولوژیک) کم‌سوادی عالمان (رُبَّ عالمٍ قَد قَتَله جَهلُه) و… از جمله زیرساخت‌های مهمّ سخت‌زایی هستند. جوامعی که تعصبات شدید فرهنگی و فکری دارند، مانند فاشیست‌ها و لیبرالیست‌ها و مذهبیّون افراطی هم، دچار سخت‌زایی می‌شوند.
این واقعیتی تلخ است که بسیاری از مردم و بلکه نخبگان در حوزۀ جهان اسلام (وهّابیان و …حتی برخی از شیعیان) نیز گاهی شدیداً دچار سخت‌زایی می‌شوند و در برابر تازه‌های معرفتی، واکنش نادرست نشان می‌دهند. امنیتی شدن و قاچاق شدن اندیشه و نوفهمی، تکفیر، تبعید و مهجورسازیِ واقعی یا حُکمی، از جمله واکنش‌های زشت و آزرم‌خیزی هستند که همه معلول سخت‌زایی است.

 

سخت­‌زایی ناعلم­‌گرا

سخت­‌زایی­‌ها همواره علّت معرفت­‌شناختی ندارند. بلکه در نگاه میکروسکپی و دقیق، سخت­‌زایی‌ها همواره به علت ناعلم­‌ها پدید می­‌آیند. مثلاً غرور و خودبسندگی خفیّ و تعلّق خاطرهای زیانبار و استحسانات ارتکازی و تاثیر مبادی زیبایشی و… موجب سخت‌زایی می­‌شود. اما یک فیلسوف علم می­‌تواند تصدیق کند که سازه­‌های معرفتی نیز در حدّ چشمگیری باعث سخت­‌زایی می­‌شوند؛ اگر چه همین سازه­‌ها به علت ناعلم‌های میکروسکپی، پایسته و ماندگار می­‌شوند.
اما در بومسازگان معرفتی جوامع بشری، گروه­‌هایی پیدا می­‌شوند که رسماً در برابر فهم نو، صف می­‌کشند و به دلیل منافعشان آگاهانه بر خلاف آنچه می­‌فهمند رفتار می­‌کنند. قدرت­‌ها و احزاب سیاسی، گروه­‌های تجاری بزرگ و به­ طور کلی هر مجموعه­‌ای که نفع و سود خود را در خلاف واقع، بیابد، اقتضاء متراکمی (اصط.رجاء / جا.ش) برای تولید «سخت­‌زایی ناعلم­‌گرا» دارند.

 

 


 

آزردگی‌های امام خمینی از سخت‌زایی در حوزه

«در شروع مبارزات اسلامى اگر مى‏‌خواستى بگویى شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنیدى که شاه شیعه است! عده‌اى مقدس‌نماى واپسگرا همه چیز را حرام مى‌دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آن‌ها قد علم کند. خون دلى که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختی‌هاى دیگران نخورده [است]




مفهوم عرفی (ش.ش)

 


 

مفهوم عرفی (ش.ش) در مقابل  مفهوم علومی ، مفهومی است که در محاورات روزمره از آن استفاده می کنیم و جزئیات علمی را در آن قصد و اراده نمی نماییم. مثلاً وقتی می گوییم «یک لیوان آب به من بدهید تا بنوشم» مفهوم بسیط عرفی را اراده می کنیم و نه مفهوم علومی پرجزییات را. در  دانشسرا  چندان نگاه درجه اولی به مفهوم عرفی نمی شود.⇐ مرد در خیابان عمدتاً با مفاهیم عرفی زندگی می کند.

 


 

جستارهای وابسته

مفهوم علومی

فطرت

تمدن

رسانه