1

چرایی رکود علم در حلّ مسئلۀ برده‌داری


? پرسش از علی

✅ جناب استاد رجایی؛ سلام علیکم. در فضای مجازی، برخی سخنرانی ها و کلیپ ها با این محتوا وجود دارد که پس از ظهور امام مهدی عج، مردان و زنانِ کفّار، به بردگی و کنیزی مسلمانان در خواهند آمد. من از دوران نوجوانی به یاد دارم که این حرف ها زده می شد. این مسئله، امروزه موجب شبهه و وهن شده است. لطفاً بفرمایید مسئله برده داری و اسارت کنیزان، در اسلام چگونه است؟ همچنین اموال و نوامیس کفّاری که در جنگ مغلوب مسلمانان می شود چه حکمی دارد؟ ممنونم.

 

? پاسخ

✅ علیکم السّلام. در این خصوص، توجّه شما را به چند نکته جلب می نمایم:

1. مسائل اجتماعی اسلام و مسلمانان، به «مُتعارَفات و منطق زمان» وابسته است. بردگی در اسلام، از آغاز به عنوان «عتق» (آزادسازی) مطرح بوده و غرض شارع مقدّس، جمع کردن بساط برده داری بوده است. امّا از آنجا که سنّت های اجتماعی و تحوّلات آن، بسیار گرانبار و زمانبَر است، این فرآیند به درازا کشیده است. در هر حال، برده داری و خرید و فروش انسان به هر شکل که باشد فاقد منطق و حرام و خلاف اخلاق و شرع است. اینکه امام زمان (عجل الله فرجه) چه می کنند، معلوم به علم ما نیست و ایشان نماینده خداوند هستند، خودشان می دانند. ما شرایط پس از ظهور را نمی دانیم.

2. هیچ زن و مردی، نه حقّ دارد خود را مالک کسی بداند و نه مملوک دیگری. چه کافر چه مسلمان. انسان، مصداق «مال» نیست. کلّیه مسائل فقهی که خلاف این مطلب است، «تاریخ مصرف گذشته» است و باید کنار گذاشته شود.

3. اسیران جنگی، چه زن و چه مرد، مِلک فاتحان نمی شوند و از حقوق مدنی مطابق عرف زمان برخوردارند. تعرّض جنسی و… به زنانی که در سپاه کفر بر علیه مسلمانان یورش برده اند، حرام است. مگر اینکه خودشان با رضایت کامل و بدون هراس، مطابق احکام نکاح، راضی به این امر باشند (که دیگر مصداق تعرّض نیست) در هر حال مملوک و برده و کنیز نمی شوند.

4. غنائم جنگی، از قبیل ادوات جنگی و سرمایه های پشتوانه جنگ که علیه مسلمانان بکار رفته یا در قوّه بکار رفتن است، پس از فتوحات، همانا حکم غنیمت را دارد و مطابق مصالحی که سیستم حاکمیّت اسلامی تشخیص می دهد و بر وفق نصوص قرآنی، اختصاص داده می شود.

5. اموال شخصی اسیران، محترم است و قابل تعرّض نیست. مگر اینکه فرد، اموال غیرمتعارفی را ذخیره کرده باشد و بفهمیم پشتوانه جنگی بوده است.

6. شهرهایی که بدست مسلمان در جهاد دفاعی فتح می شود، به هیچ وجه مملوک سربازان جنگ نمی شود و هیچ کس حقّ تعرّض به آن را ندارد. اگر دشمنان، به بلاد و نفوس مسلمانان خساراتی وارد کرده باشند، حاکمیّت می تواند به قدر خسارت وارده از اموال و سرمایه های دشمن بردارد و از دشمن جریمه رنج های وارده را بگیرد. امّا مبتنی بر ممنوعیّت هر گونه ظلم، بیش از این نمی تواند پیش برود. عملیاتی سازی این امور، زیر نظر حاکمیّت اسلامی، توسّط عمّال او صورت خواهد گرفت و کسی حقّ ندارد خودسرانه عمل کند.

7. در مورد سخنرانی ها و تکه فیلم هایی که به آن اشاره فرموده اید (اینجانب هم ملاحظه نموده ام) و در آن به شیرینی از به کنیزی گرفتن زنان کفّار سخن کرده اند! اکثر از سوی آخوندهای بیسواد و نادان مطرح شده است و سر سوزنی حجیّت ندارد. حتّی اگر فقها شیعی و سنّی هم چنین فتاوایی مطرح کنند (که زنان کفّار پس از جهاد، بر فاتحان مباح اند یا مِلک فاتحان می شوند) نادرست و خلاف شریعت و غیراخلاقی است و موضوعیّت زمانی ندارد. به این آرا توجّه نکنید.

8. استدلال به آنچه در صدر اسلام واقع شده، از قبیل وجود برده و کنیزداری ذر آن زمان و رفتارهای مالکانه با اسیران (که من اسناد معتبری نیافتم) و جواز و رواج خرید و فروش برده و کنیز و… هیچ یک، تاب و توان مقابله با منصوصات دین را در شرایط فعلی ندارد. زیرا مفاد این گونه رفتارها، عوض شده است. همان طور که بازی شطرنج، با خروج از عنوان «قمار» از حرمت خارج می شود، برده داری هم مطابق تحوّل در مناسبات بشری، محکوم به انقضاء احکام آن در صدر اسلام است.

9. سخن آخر اینکه گاهی در پاسخ به این تحوّلات گفته می شود که مثلاً «امروزه هم برده داری وجود دارد و زنان روسپی در نظامات روسپی گری، خرید و فروش می شوند» و گویی می خواهند از این طریق بگویند که نباید با برده داری یا کنیز فروشی مخالفت کرد! چنین سخنانی از بلاهت گوینده خبر می دهد.

 حمید رجایی
زمستان 96


 ♣ در تلگرام بخوانید




آیا بالأخره گناه باعث نزول بلا می‌شود یا نه؟


پرسش حسین

✅ با سلام بر استاد رجایی عزیز. مدت‌ها است که مسئله تأثیر گناهان در نزول بلا و کم شدن برکت (کاهش بارندگی و کم آبی، زلزله و بیماری و…) توسط برخی مورد استهزاء و طعن قرار میگیرد و اینان گفته های خطیبان را مبنی بر همین مسائل، تمسخر می کنند. واقعاً مسئله از چه قرار است؟ و چه پاسخی دارد؟ من خودم اندک اندوخته ای از معارف اسلامی دارم اما مسئله برایم روشن نیست. سپاسگزارم.

 

پاسخ

✅ علیکم السلام و رحمت الله. سؤال بسیار خوبی را مطرح نموده اید. تمسخر معارف دین و از جمله اسلام عزیز، سابقه طولانی دارد و از آغاز کافران و بیماردلان تعالیم انبیاء را مسخره میکرده اند خداوند در قرأن کریم در آیات زیادی به این ماجراها اشاره فرموده و مؤمنان را به صبر و استقامت دعوت نموده است (ما يَأتِيهِم مِن رَسول اِلاّ كانوا بِهِ يَستَهزِءون، كَذلِكَ نَسلُكُهُ فى قُلوبِ المُجرِمين همچنین سوره حجر/15، 11‌ـ‌12 و نيز سوره توبه/9، 65‌ـ‌66)

✅ وجود بلایا در این دنیا کاملا طبیعی است. زیرا بلا در واقع همان ناخوشایندی و ناملایم است. انسان روحی کمال طلب دارد و هر جا نقصی، دلش را ریش کند آن را به بلا تفسیر میکند. از طرفی انسان در سختی آفریده شده است (لقد خلقنا الانسان فی کبد/ بلد: 4) بنابراین اصل وجود ناملایمات در دنیا قطعی است.  مگر زمانی که تمام اهل زمین از بندگان بسیار نیک پروردگار شوند که احتمالا در آن زمان جهان به فرمان انان در می آید…

✅ بنابه صریح آیات قرآن کریم، گناه و معصیت برکت را زندگی می برد و باعث نزول بلا می شود.  خداوند در آیات زیادی به این مسئله تصریح فرموده است. از جمله آیه 11 سوره رعد: “لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن …وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ و َما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ.”
“برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!”

در این آیه خداوند مردم را متوجه کارگزاران غیب و ملکوتی جهان فرموده و کوته نظرانی که چشمشان فقط در پی علل مادی و ظاهری است را به توجه به عوامل فرامادی فرامی خواند. هیچ امری در جهان واقع نمی شود مگر آنکه در نظام عالم، صدراً و ذیلاً معلول اراده الهی و سنن او تبارک و تعالی باشد. حتی افتادن یک برگ (و ما تسقط من ورقه الا یعلمها)
بنابراین انکار فاعلیت عوامل غیب به خاطر توجه به عوامل ظاهری، از مشتقات کفر و جهل است. مثلاً مرگ و حیات، روییدن گیاهان، رزق بندگان، نزول بلایا مانند زلزله، سیل، تسلّط ظالمان و… علل و عوامل ظاهری دارد و اما هدف خداوند از ارسال رسل آموختن این تعالیم بوده که وراء این علل مادی، علل دیگری از عالم بالا هست که علل مادی در طول آن عمل میکند و با هم منافاتی ندارند. افزایش رزق یک نفر، هم در عالم تقدیر رقم میخورد (رقم خوردن علت است) و هم علل مادی در آن نقش آفرین است و این علل مانند جنود الهی کارگزاری می کنند.

آیا همین جماعت منکر تأثیر عوامل غیبی برای حاجات خود دست به دعا برنمی دارند؟ دعا تأثیر در علل ماورایی است که به اذن خدا اجابت میشود و مؤثّر واقع می شود (ادعونی استجب لکم… / قل ما یعبؤ بکم ربی لولا دعائکم)

✅ بنابراین کسانی که منکر این مسئله هستند باید در معارف و جهان شناسی خود مداقه نمایند و معارف اسلامی را بدقت مطالعه کنند، اگر ایمان دارند و اهل خرد هستند.

✅ اما گاه مردم می بینند که بسیاری از خطیبان، خاصّه منسوبین به حاکمیّت، نزول بلایا را صرفاً به گناهان مردم نسبت می دهند! و مثلاً رواج بدحجابی و دروغ و تهمت و … را در بین مردم موجب نزول بلا برشمرده و فقط مردم را مخاطب وعظ می فرمایند!! البته که رواج گناه در مردم و از جمله بدحجابی، روابط نامشروع و سرگرم شدن به لهو و لعب حرام مانند تماشای فیلمهای مبتذل و… موجب کاهش برکت و زیادت بلا می شود، اما ناراحتی انکارآمیز مردم اکثراً به این جهت است که خطبا بویژه ائمه جمعه و خاصه نمایندگان ولی فقیه، مفاسدی که در حاکمیت بروز کرده را متذکّر نمی شوند و مدام در بیان مصادیق به اعمال ناشایست مردم بیچاره استناد می کنند! این ظلم است و اتفاقاً همین ظلم موجب نزول بلا میشود. گناهان و مفاسدی که در میان قضات، دستگاه دولت و مجلس بوجود می آید و سالوسانی که اموال مردم را تاراج می کنند و به خون شهدا خیانت میکنند، به مراتب ظلمی

بزرگتر از زنانی که چند رشته مویشان بیرون افتاده، موجب نکبت و هلاک هستند. بنابراین باید به خطیبان و واعظان که اینچنین بر محراب و منبر جلوه می کنند گفت در کنار وعظ این مردم بیچاره، بیشتر به امر به معروف و نهی از منکر فاسدانی بپردازند که مردم و مومنان را به انقلاب بدبین میکنند. اینان که امروز تریبون خطبه ها را در دست دارند باید علاوه بر تذکّر لسانی و نهی مفسدان در حاکمیّت، لجنه هایی تشکیل دهند و کاری کنند که فساد ریشه کن شود و تا دامن آلوده برخی صاحب منصبان رذل و فاسد، باعث نزول بلا نشود. برخی از کم خردان گمان می کنند با لاپوشانی مفاسد؛ انقلاب حفظ می شود! یا گمان میکنند اگر به نهی از رفتار صاحب منصبان بپردازند، دشمن شاد می شود! این ها کوته فکری است. بدا به حال عالمان ساکت و راکد…

✅ مطابق سنت خداوند، تقواپیشگی و پارسایی و گناه و تردامنی در برکت و بلا مؤثّر است و در این شک نیست. تردامنی حاکمان به مراتب بیشتر.

حمید رجایی
پاییز 96




آیا کار نیک را برای بهشت انجام دادن مذموم است؟

✅ پرسش از علیرضا

سلام و درود خدمت جناب استاد رجایی. سؤال من اینه که برخی میگویند عمل را نباید برای رفتن به بهشت انجام داد. گاهی هم عمل برای بهشت رفتن را مسخره می کنند. اتفاقاً می بینم که اینان، خود اهل دنیا هستند و در عبادات سستی می کنند… از نظر معارف اسلامی مسئله چگونه است؟ ممنون.

✅ پاسخ

✅ علیکم السلام. مطلب اول اینکه، اعمال صالح باید با نیّت الهی انجام شود و علاوه بر حُسن عمل، حُسن نیّت هم داشته باشد. خداوند تبارک و تعالی می فرماید آِنّ سَعیکُم لَشتّی؛ یعنی اعمال شما (به لحاظ خوبی و بدی و مرتبه معرفت) گوناگون است. همچنین در سوره مبارکه واقعه، مردمان را به سه گروه تقسیم فرموده است. سابقون و اصحاب یمین و اصحاب دوزخ. اولیای الهی اعمال خود را خالصاً لوجه الله انجام میدهند؛ آن گونه عاشقانه که نه از بیم دوزخ و نه به شوق بهشت. اما این افراد بسیار اندک هستند. عده ای دیگر، عبادات و اعمال صالح خود را به شوق بهشت و از بیم دوزخ انجام میدهند، اینان نیز مقام بلندی نزد پروردگار دارند و از مخلوقاتی که در صدد طاعت خداوند نیستند بسیار مقرب تر هستند. گاه دیده میشود که اهل دنیا و لهو و لعب، میگویند اینان دنیاطلب هستند و برای شوق حور و قصر و خوراک و…کار انجام میدهند. اما این جماعت کم خرد خودشان برای لذات اندک دنیا خود و دیگران را در سختی وارد میکنند و برای لذّت اندکی از دنیا، بسا آخرت خود را به هلاکت میاندازند. به سخن اینان توجه نکنید که اکثرشان دروغ میگویند.

✅ مطلب دوم اینکه زیبایی و ابتهاجی که در بهشت وجود دارد چیزی نیست که کسی بتواند از آن به سادگی بگذرد و لقاءالله را خالصاً نیٌت کند مگر عباد مخلَص پروردگار. باید از خود بپرسیم آیا از آن دسته هستیم؟ کسی که وقتی زن زیبایی را میبیند چشم به او میدارد و گاه به گناه چشم چرانی هم می افتد، می تواند از زنان بهشتی که در غایت زیبایی و کمالات علمی و معنوی و هنری هستند بگذرد؟ حوریانی که اگر فقط نسیمی از عطر لباس شان به اهل زمین برسد از شوق و بهجت قالب تهی می کنند. حتی اگر برگ گلی از بهشت بر اهل زمین آشکار شود چنان از عشق و شوق، به ارتعاش می افتند که قالب تهی میکنند (روح از شوق نمیتواند در این بدن مادی دوام بیاورد) بنابراین اولاً انجام عمل به شوق بهشت بد نیست و البته مرتبه این عمل از عمل آنان که فقط عشق و معرفت حق تعالی به کنش می آیند، پایین تر است و ثانیاً میتواند مقدمه سلوک به مرتبه عالی تر شود.

✅ مطلب سوم این که نعمت های بهشتی از قبیل غُرفه (ویلا) باغات و چشمه ها و گلستان ها و بوستان ها و حوریان و مردان بهشتی و خوردنی ها و آشامیدنی ها و… مانند اینجا نیست که جنبه حیوانی داشته باشد. در هر یک از تنعّمات با شوق و معرفت الله، عجین است و حتی وقتی اهالی بهشت با حوریان درآویخته اند، التذاذ جنسی ایشان آنچنان لطیف و متعالی است که با مشاعر معنوی عجین و همراه میشود. در روایات و کلام علما امده است که حوری را از خدا بخواهید. گاه فرد لاف می زند و می گوید که من حوری نمی خواهم و در قیامت متوجه می شود که حوری آنگونه که گمان می کرده نیست. حتی حوریانی هستند که بطور استثنایی زیبا هستند و لبانی چون لعل و چشمان و اندام و روحی بسیار زیباتر دارند… لاف خلوص عمل برای خدا، آسان است و خالص کردن عمل و احراز مرتبه عالی تر زدن کار هر کس نیست. البته احراز مراتب، شدنی است؛ اما باید فرد خود درنگرد که به آن مرتبه رسیده است یا نه.

بنابراین باید به این جماعت دنیا طلب و مسخره کننده گفت که شما اجالتاً به شوق بهشت هم شده کار خیری بکنید تا بعد…

بله هستند اولیای الهی که برای اهل سیر و سلوک و شاگردان خود، راهی می جویند که آنان را به مرتبه عالی تر برسانند و بسا آن را از شوق بهشت به شوق لقاء، راهبری می کنند که مسئله آن جدا است.

حمید رجایی
پاییز 96