1

مدینه علم / شهر علم (ش.ش)

 


 

مدینه علم / شهر علم (ش.ش) مکانت و توصیفی برای سپهر معرفت است؛ بواقع مرتبۀ عالیۀ سپهر معرفت است.

سپهر معرفت، مراتب بسیار دارد و راه ها و رواق ها و جنّات  و باغات و انهار و انوار و لذائذ و بهجت های بی شمار در آن است. حقیقت شهر علم،  رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که در عالَم علوم منتشر شده است (انا مدینه العلم) و باب و در این شهر، علی ابن ابی طالب است سلام الله علیه. در عصر غیبت مهدی و تقطر علم، بسیاری از درهای آن مسدود است؛ برای کثیرین (اما هرگز بواقع در آن بسته نیست؛ بسته بودن گزارشی پدیداری است) هر چه در مراتب پایین تر سپهر معرفت، از حقانیت برخوردار است، از انوار همین شهر است و لاغیر. اینکه می گویند ما ریزه خوار خوان نبی اکرم هستیم به همین معنا است و آنچه بیرون این مدینه است (و نه آنچه در مرتبه پایین آن است) یا مُثله است یا مُضغه یا نجس است یا متنجس.

 


 

 

 

 

 

 

 

 


 




امام (./././…)

امام (./././…) قطب عالم امکان است. اگر او نباشد نه فقط  سپهر معرفت  بلکه  سپهر آفرینش  فرو می ریزد. بوسیله ولایت و طاعت او انسان پادشاه می شود. امام، خادم فاطمه زهراء است. طلوع مهر بوسیله آخرین امام یعنی مهدی فاطمه رخ خواهد داد.

امام ، مظهر جمیع اسماء حسنی و معلم مهربان بشر و بهترین دلسوز است. عالم ربانی اَتَمّ است.

جايگاه رسالت،و عرصه رفت ‏و آمد فرشتگان، مركز فرود آمدن وحى‏ و معدن رحمت و خزانه ‏دار بهشت و نهايت بردبارى و ريشه‏ ی كرم و رهبر امّت و سرپرست‏ نعمت ها و بنياد نيكی ها و استوانه ى خوبان و رهبر بندگان و پايه سرزمین های عوالم و در‏ ايمان و امين خداى رحمان و خلاصه ی پيامبران و برگزيده ی رسولان و عترت بهترين گزيده پروردگار جهانيان‏ و رحمت و بركت خدا بر آنان است.

امام ، چراغی در تاريكى و پرچم پرهيزگارى،و صاحب‏ خرد کامل است. امام، پناهگاه مردم و وارث پيامبران و نمونه برتر و دعوت نيكوتر و حجّت خدا بر اهل دنيا و آخرت است.

امام  آینه شناخت خداوند و مسكن بركت خدا و معدن حكمت خدا و نگهبان راز خدا و حامل كتاب‏ خدا 21022332674377169189و جانشين پيامبر خدا و فرزند رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) است.

امام ، دعوت‏ كننده به سوى خدا و راهنمای به سوی خشنودى خدا، استقرار يافته در امر خدا و كامل‏ در محبّت خدا و مخلص در توحيد خدا و آشكار كننده  امر و نهى خدا و بندگان گرامى خدا  است.

امام ، پيشواي‏ دعوت كننده و پيشروی هدايت كننده و سرور و سرپرست و مدافع حق و  اهل ذكر و صاحب فرمان‏ و باقيمانده خدا و برگزيدگان او، و صندوق دانش حق و حجّت و راه و نور و برهان خدا است. حقیقت قرآن، همان حقیقت امام است و این دو بدون هم نیستند چون دو نمود از یک بود هستند.  مهدی در  طلوع مهر  قرآن را به مردم یاد می دهد.


 امام غیر قابل وصف است… در وصف امام، معنا بخون نشسته و مضمون گریسته… امام فرزند فاطمه ی زهراء سلام الله علیها است:

 

دانی زمین به داغ دلت چون گریسته؟

مثل غروب جمعه، زمان، خون گریسته

در راستای سرو شکنجیده قامتت

چندین هزار لالۀ واژون گریسته

دریا به ابر گفت:چرا گریه می کنی؟

گفتا: برآنچه دیدۀ گردون گریسته

بر چشم زخم خوردۀ آن نرگسِ نجیب

لیلا نگاه کرده و مجنون گریسته

چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند

صدها گریوه ،گوهر مکنون گریسته

بیت الغزل در آتش و گلواژه سوخته

معنا بخون نشسته و مضمون گریسته

کشتی شکست خورده و دریا اسیر موج

ماهی برای غربت«ذوالنّون» گریسته

از سایه هم مضایقه خواهد نمود چرخ!

برگرد ای همای به هامون گریسته

مردم برای اشک تو قانون گذاشتند

ای چشم تو به کوریِ قانون گریسته….

تاکی چراغ وادی سینا کند طلوع

مشکات سربه دامن زیتون گریسته

شعر از حجت الاسلام آقای  مهدی مشکاتی




جامعه (جا.ش)

جامعه (جا.ش) گروه (های) انسانی است مشروط بر این که، دارای تعامل انسانی پایدار باشند. این تعامل حتماً تعامل فرهنگ ساختی و احیاناً منجر به تعامل علم ساختی هم هست.

♣ بنابراین، یک عده مهاجر یا پناهنده که مثلاً در یک اردوگاه، چند ماه گرد هم آمده اند اگر چه بسیار باشند، جامعه نیستند. زیرا شرط تعامل پایدار و تعامل فرهنگ ساختی را ندارد.

♣ مقوم جامعه نیاز انسان ها به همدیگر است. مدنی الطبع بودن انسان را همین مقوم دربر می گیرد. زیرا طبع مدنی نیاز به همجواری و تعامل و گریز از تنهایی را موجب می شود و تحت مقوله نیاز و قابل تقلیل به آن است.

♣ در یک جامعه علل و عوامل بسیاری درهم می تند و پدیده اجتماعی را موجب می شود. مطالعه پدیده ی اجتماعی بسیار دشوار است.

♣ جامعه شناس کسی است که پدیده های گذشته، حال و آینده را بطور علمی رصد کرده و توضیح می دهد.

♣ بهترین جامعه ها، امت است.

♣ جامعه دارای حقیقت و تشخص هستی شناختی است. مقوم وجودی جامعه، ماهیت رقیقه ای است که در پرتوی تعاملات اجتماعی و فرهنگ ساختی بوجود می آید. ماهیت رقیقه ی هر جامعه با جامعه دیگر می تواند متفاوت باشد. این ماهیت رقیقه برآیند و معدل ماهیات آحاد و بویژه قشر تاثیر گذار آن جامعه است (الناس علی دین ملوکهم)

♣ هر جامعه ای امت نیست اما هر امتی جامعه است. نگا کنید: امت