1

نخبه (جامعه شناسی علم)


نخبه هر آن کس است که قادر باشد به نحوی الف: روشمند و ب: مورد قبول دانشسرا در سپهر معرفت طرح مطلب کند و ظاهر شود و به نحوی مورد تفاهم و مقبول در دانشسرا، به دیالوگ و اثبات و رد بپردازد.

♣ هر تحصیل کرده ای لزوماً نخبه نیست.

♣ نخبه حقیقی و کار-درست باید طهارت نفس داشته باشد.

♣ نخبه باید در مرز دانش در حال نوآوری و حل مسئله باشد.

  نگا. جامعه نخبگانی

 




رهنمودهای مقام معظم رهبری درباره تولید علم

آنچه که در درجه‌ی اول در ایجاد قدرت ملی مهم است، به نظر من دو چیز است: یکی علم است، یکی ایمان. علم مایه‌ی قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاریخ؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. این علم یک وقت منتهی به یک فناوری خواهد شد، یک وقت هم نخواهد شد. خود دانش مایه‌ی اقتدار است؛ ثروت‌آفرین است؛ قدرت نظامیآفرین است؛ قدرت سیاسیآفرین است. یک روایتی هست که میفرماید: «العلم سلطان» – علم، قدرت است – «من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه».(۱) یعنی مسئله، دو طرف دارد: اگر علم داشتید، میتوانید سخن برتر را بگوئید، دست برتر را داشته باشید – «صال» یعنی این – اگر نداشتید، حالت میانه ندارد.

۱

مرجعیت علمی و عزت علمی

یکی از عوامل موفقیت کشورهای غربی تکیه بر علم است. به عبارتی، عامل موفقیت آنها در بسیاری از زمینه ها علم است همانطور که عامل بسیاری از مشکلات آنها دوری از خداوند است. به ویژه مساله دوری از خداوند را می توان در سیاست ورزی غربی در سطح بین الملل مشاهده کرد. اما با همه این اوصاف، رهبر معظم انقلاب ما را به انصاف در تحلیل دعوت می کنند و به همین دلیل منصفانه به تحلیل پیشرفت های غربی می نشینند. به نظر ایشان سلطه و سیادت غرب و آمریکا ( اصطلاحا هژمونی آمریکا) ناشی از علم است. ایشان همچنین علم را مبنای تولید ثروت غرب می دانند. اگرچه مقداری از کسب ثروت ناشی از فریبکاری و خباثت و سیاست ورزی ماکیاولیستی است. لذا رهبر معظم انقلاب تاکید دارندکه« کشور باید به عزت علمی برسد. هدف هم باید مرجعیت علمی باشد در دنیا» (بیانات معظم له در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ ۱۳۸۷/۰۹/۲۴)

« باید کشورهای اسلامی از لحاظ علم و فناوری پیشرفت کنند. گفتم غرب و آمریکا به برکت علم توانستند بر کشورهای دنیا مسلط شوند؛ یکی از ابزارهاشان علم بود؛ ثروت را هم با علم به دست آوردند. البته مقداری از ثروت را هم با فریبگری و خباثت و سیاست به دست آوردند، اما علم هم مؤثر بود. باید علم پیدا کرد.» (بیانات معظم له در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاه‌های جهان اسلام و بیداری اسلامی ۱۳۹۱/۰۹/۲۱)

تولید علم به منزله جهاد فی سبیل الله

جهاد یکی از مفاهیم اساسی مکتب اسلام است. به عبارتی، واژه جهاد حکایت از امری مقدس و پر اجر و ثواب دارد. از منظر رهبر انقلاب تولید علم امر مقدسی است. « من امروز به شما عرض می‌کنم… امروز تولید علم… یک جهاد است. مجاهد فی سبیل‌اللَّه تولید کننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم.» (بیانات معظم له در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی ۱۳۸۵/۰۱/۰۱)

علم به مثابه قدرت

اندیشمندان مختلف سازوکارها و ابزارهای مختلفی را برای کسب قدرت برتر در سطح بین الملل متصورند. گروهی قائل به قدرت نظامی اند. گروهی هم روی مساله انباشت ثروت تاکید دارند. اما نکته مهم این است که علم پایه و اساس بسیاری از قدرتها است. به ویژه اینکه امروزه در عرصه نظامی هم تحولات و تغییرات اساسی با علم رخ خواهد داد و از طریق علم می توان انباشت ثروت را به درستی مدیرت کرد. لذا، رهبر معظم انقلاب معتقد است «هر کسی که علم را پیدا کند، می‌تواند فرمانروایی کند؛ هر ملتی که عالم باشد، می‌تواند فرمانروایی کند؛ هر ملتی که دستش از علم تهی باشد، باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمانروایی کنند.» ایشان به حدیثی از امام علی (ع) اشاره می کنند العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ یعنی علم اقتدار است، علم مساوی است با قدرت»

البته مفهوم «علم به مثابه قدرت» در نظر مقام معظم رهبری تا آنجایی پذیرفته است که آن را در قالب زنجیره علم و فناوری بنگریم. به عبارتی علمی که منتهی به فناوری و در نهایت تجاری سازی شود می تواند ایجاد قدرت کند.« علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایی هم کافی نیست؛ علم را باید وصل کنیم به فناوری، فناوری را باید وصل کنید به صنعت، و صنعت را باید وصل کنیم به توسعه‌ی کشور» (بیانات معظم له در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی ۱۳۸۵/۰۱/۰۱)

« علم، پایه‌ی پیشرفت همه‌جانبه‌ی یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان» علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، میتواند به همه‌ی مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همه‌ی دنیا زور بگویند. البته ما هرگز زور نخواهیم گفت» (بیانات معظم له در خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی ۱۳۹۰/۱۱/۱۴)

چرخه علم و فناوریbook-flower-pot_4

زنجیره علم و فناوری دارای اجزایی است که عبارتند از ایده و فکر، علم، فناوری، تولید و سپس بازار است. رهاسازی هر یک از این حلقه ها زیانهایی را در پی دارد.

یکی از تفاوت های اساسی کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته (اعم از غربی و غیر غربی) در تکمیل این زنجیره نهفته است. به عبارتی درکشورهای پیشرفته زنجیره علم و فناوری به درستی تکمیل می شود. لذا فعالیت علمی در نهایتا باعث سوددهی به کلیت اجتماع می شود اما در کشورهای در حال توسعه عموما این زنجیره ناقص باقی می ماند.

لذا رهبر انقلاب روی تکمیل زنجیره علم و فناوری تاکید دارند.« … زنجیره‌ی علم و فناوری…. یعنی این زنجیره‌ی از ایده و فکر و سپس علم و سپس فناوری و سپس تولید و سپس بازار را ما باید تکمیل بکنیم والّا اگر چنانچه ما کار تحقیقاتی را کردیم، به فناوری هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیش‌بینی نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همه‌ی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیره‌ی کار علمی، تا تولید و بازار بایستی دنبال بشود؛ یعنی نگاهها باید روی مجموع این زنجیره باشد». (بیانات معظم له در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۹۲/۰۶/۰۶)

به عبارتی نقطه شروع زنجیره علمی ایده است و پایان آن بازار است اما در نهایت در مرحله بازار هم ایده های نوینی ایجاد می شود. « بازخورد آن در بازار مصرف، باز تولید ایده میکند.» (بیانات معظم له در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها ۱۳۹۰/۰۶/۰۲)

طرح نظام ملی نوآوری

نظام ملی نوآوری طرحی فراسازمانی و فرابخشی برای مدیریت بهینه نوآوری است. در نظر رهبر معظم انقلاب نظام ملی نوآوری«عبارت است از یک شبکه‌ای از فعالیتها، تعاملهای زنجیره‌ای، در سطحهای کلان و میانی و خرد، بین دستگاه‌های علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی.» به نظر ایشان یکی از علل اجرا نشدن شایسته و مناسب نقشه علمی کشور را باید در خلاء نظام ملی نوآوری داست.« الان اینجا یک خلأیی وجود دارد – و همین خلأ موجب شده نقشه‌ی جامع علمی هم آنچنان که باید و شاید عملیاتی نشود – و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملی نوآوری» (بیانات معظم له در دیدار اساتید دانشگاه‌ها ۱۳۹۱/۰۵/۲۲)

علم به مثابه پدیده درون زا

مساله وابستگی و استقلال از جمله مسائل نوین و مهمی است که مقام معظم رهبری بدان اشاره می کنند. از نظر ایشان علم پدیده ای درون زا است که می توان دز چارچوب های داخل کشور بدان دست یافت. از نظر ایشان برای رشد علمی دو مرحله را باید در نظر گرفت. مرحله ابتدایی و مرحله نهایی. در مرحله ابتدایی کشورها از علم تولید شده موجود استفاده می کنند که قطعا وابستگی می آورد. اما در مرحله نهایی کشورها می توانند به چرخه همیشگی تولید علم دست یابند و در نتیجه از استقلال علمی بهره مند گردند. رهبر معظم انقلاب ضمن اینکه مرحله اول را برای شرایط کنونی کشور رد نمی کنند اما همگان را به سمت مرحله نهایی ترغیب می کنند.

«آنچه که ما بر آن اصرار میورزیم … این است که علم برای کشور، یک سرمایه‌‌‌ی بی‌‌‌پایان … است. اگر چرخه‌‌‌ی تولید علم در یک کشوری به راه افتاد … آن وقت این دیگر منبعِ تمام‌‌‌نشدنی است. علم یک پدیده‌‌‌ی درون‌‌‌زاست؛ چیزی نیست که انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز کردن دارد؛ اما بعد از آنکه بنیان علمی در یک کشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن کشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمه‌‌‌های جوشان را پیدا میکند.» (بیانات معظم له در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان ۱۳۹۱/۰۵/۰۸)

هم افزایی علم و ثروت

شرکت های دانش بنیان یکی از عوامل تکمیل کننده زنجیره علم وفناوری اند. به شکلی، آنها می توانند باعث هم افزایی علم و ثروت شوند. از این جهت، رهبر معظم انقلاب هم افزایی علم و ثروت را اولین شاخصه شرکت های دانش بنیان معرفی می کنند.« هم‌‌‌افزائی علم و ثروت و دارائی، تعریف ابتدائی این شرکتهاست. بنابراین اهل دانش و کسانی که اهل سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های مالی هستند، همت کنند و این شرکتها افزایش پیدا کند.»

ایشان در این زمینه به دو نکته توجه می دهند. نکته اول تشویق نخبگان علمی به تشکیل این شرکت ها و نکته دوم اینکه عواملی فراهم شود تا محصولات این شرکت ها وارد بازار مصرف و چرخه تجارت شود.« آنچه که ما میخواهیم… به طور کلی دو چیز است: یکی تشویق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقیق به این که به سمت تشکیل این شرکتها بروند و همچنین رساندن محصول این شرکتها و این تحقیقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد کردن آن در چرخه‌‌‌ی تجارت است.» (بیانات معظم له در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان ۱۳۹۱/۰۵/۰۸)

«چرخه علمی» و «چرخه علم وفناوری»

بین دو مفهوم اساسی باید تمایز گذاشت: «چرخه علم و فناوری» و «چرخه علمی». در مفهوم چرخه علمی، علوم مختلف به صورت یک منظومه در نظر گفته می شوند که یکدیگر را تکمیل می کنند. به عبارتی، مفهوم «چرخه علمی» اصطلاحی کاملا درون علمی است و نگاه کلان و کل گرایانه به علم دارد. این مفهوم نقدی به تفکر تجزیه گرایانه علوم است که هر علم را جزیره مستقلی از هم می داند. دانشمندان متعلق به مفهوم «چرخ علمی» همزمان که برای علوم مرزهایی مشخص می کنند و به عبارتی برای آن هویت خاصی قائل اند، معتقدند که علوم می توانند یکدیگر را تکمیل کنند.

از این جهت رهبر معظم انقلاب به طور همزمان روی «چرخه علم و فناوری» و «چرخه علمی» تاکید دارند. «باز یک چرخه‌ی دیگر است. پس علاوه بر اینکه یک چرخه‌ی علمی باید به وجود بیاید که علوم، همدیگر را تکمیل کنند، به هم کمک کنند، یک منظومه به وجود بیاید، چرخه و سلسله‌ی زنجیره‌وار دیگری از تولید اندیشه‌ی علمی و ایده‌ی علمی، تا تشکیل یک مجموعه‌ی ذهنی علمی، تا آمدن به میدان فناوری و صنعت، تا آمدن به بازار و تبدیل به محصول هم باید حتماً به وجود بیاید.» (بیانات معظم له در دیدار نخبگان جوان‌ ۱۳۸۹/۰۷/۱۴)

تاکید روی تجاری سازی پروژه ها قبل از انجام پروژهکتابخانه

حلقه پنجم زنجیره علم و فناوری تجاری سازی است. به عبارتی، آخرین حلقه چرخه را تجاری سازی تشکیل می دهد اما رهبر انقلاب تاکید دارند که قبل از انجام پروژه های علمی و صنعتی مد نظر دستگاه های مسئول قرار گیرد. «مسئله‌ی تجاری‌سازی خیلی مهم است. یافته‌های علمی و صنعتی بایستی بتوانند در کشور تولید ثروت کنند…. البته تجاری کردن … بایستی از آغاز یعنی از وقتی که ما پروژه‌ی علمی و پروژه‌ی صنعتی را تعریف میکنیم – به فکر تجاری کردنش باشیم؛ نگذاریم بعد از آنکه کار تمام شد، به فکر بیفتیم که بازاریابی کنیم. از اول باید این مسئله در محاسبات بیاید؛ که البته این مربوط به دستگاه‌های مسئول کشور است که دنبال کنند.» (بیانات معظم له در دیدار نخبگان جوان‌ ۱۳۸۹/۰۷/۱۴)

نظام اعطای امتیازات علمی مبتنی بر نیازهای کشور

یکی از مباحث مرتبط با چرخه علم و فناوری مربوط به نظام امتیازات علمی می شود. نظامی که کار علمی دانش پژوهان را ارزشگذاری می کند. ارزش گذاری مناسب می تواند جهت دهی مناسبی به تحقیقات علمی کشور دهد. به عبارتی اگر در نظام ارزشگذاری علمی تحقیقات کاربردی دارای اولویت و ارجحیت قرار گیرند، پژوهش های کشور به سمت تحقیقات کاربردی خواهد رفت.

« نظام اعطای امتیازات علمی و آیین‌نامه‌هایی که در این زمینه هست، باید تطبیق کند با همین مطلب که کدام تحقیق منطبق است با نیاز کشور، و کدام تحقیق، تکمیل‌کننده‌ی یک زنجیره‌ی تحقیق و پژوهش است. ما گاهی در زمینه‌هایی یک زنجیره‌ای داریم؛ حلقه‌های وسطِ این زنجیره مفقود است. تأمین این حلقه‌ها خیلی اهمیت خواهد داشت. پس هدفدار کردن تحقیق علمی با توجه به نیازهای کشور و نیازهای صنعت و بقیه‌ی بخشهای حیاتی کشور است» (بیانات‌ معظم له در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۵/۰۷/۱۸)


 پیوندهای مرتبط

اهمیت پژوهش از نگاه امام خامنه ای (ویدیو)

علم باید پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. (ویدیو)

تقریر شبکه ای بودن علم (سخنرانی شبکه سیمای طلوع مهر)

تولید علم  (اصط.رجاء)

دیگر علم در کتاب ها نمی گنجد (مقاله رجاء)




تعامل/ قاعده علم ساختی (ش.ش)


 

تعامل علم ساختی (ش.ش) هر گونه تاثیر و تاثر میان دو یا چند مفهوم که به مفهوم یا مفاهیم تازه بیانجامد، تعامل علم ساختی است.

قاعده علم ساختی: هر قاعده ای که از احوال و رفتار توالد و تناسل یک یا چند مفهوم علومی گزارش کند، قاعده ای علم ساختی است.

به عبارت دیگر قاعده علم ساختی، بیان فرآیندی قابل پیش بینی است که احوال گوشه و کنار  سپهر معرفت (مانند تحولات و ثباتات و …) را توضیح می دهد. علم منطق، فلسفه علم و علوم ادراکی و مانند آن محل مناسبی برای رصد این قواعد هستند. اما مستندات فراتر و بیشماری برای این تعامل و قواعد هست.

دو مفهوم یا دو شاخه ی علم در شرایطی که از هم منزوی باشند تعامل علم ساختی چندانی ندارند. وقتی علوم همدیگر را استنطاق کنند و مثلا در دانش سرا ارتباط مسالمت آمیز داشته باشند، تعامل علم ساختی شکل می گیرد.

نزاع و تکفیر، دیدگاهی مانند مکتب تفکیک و… تعامل علم ساختی نیست. زیرا حقیقت متناقض و تکفیر کننده بعضی بعض دیگر را نیست. طور کلی می توان گفت هر جا علمی متولد شود ( چه تولد تاسیسی یا تولد به جهت تجربه ی آموختن) پای یک تعامل و ⇐یک قاعده ی علم ساختی در میان است. گاه این تعامل میکروسکپی و گاه ماکروسکپی است. تولید و تولد علوم میان رشته ای با تعامل علم ساختی در هم عجین و یکی موجب دیگری است. مثلا شیمی و زیست شناسی، بیوشیمی را موجب شده اند. علم دانشسرایی همواره یک نهاد و یک پدیده ی اجتماعی هم هست.

مثلا:

مباحث زیبایی شناسی می تواند با علم فصاحت و بلاغت و فن بیان تعامل علم ساختی داشته باشد یا نداشته باشد. پس ممکن است مفسر در توضیح جنبه های بلاغی آیات قرآن با زیبایی شناسی محدود به وجوه بلاغی تفسیر و استفسار کند و نیز ممکن است با استفاده از حجم گسترده ی مباحث زیبایی شناسی که امروز در سپهر معرفت وجود دارد این کار را صورت دهد.

روان شناسی می تواند با معارف قرآنی بطور دو سویه تعامل علم ساختی داشته یا نداشته باشد.

گاهی تعاملات علم ساختی پیچیده تر است. بویژه اگر میان علم و عالم قایل به تقلیل (تحول همسانی بنیادین) یکی به دیگر باشیم. یا پدیده های اجنماعی و مانند آن را علت مباشر این تعامل بدانیم (این نگاه اعمی توصیه نمی شود مگر برای کسی که حکمت متعالیه بداند)

 مثلاً:

تدبر در آیات⇔ افزایش معرفت الله // ⇐نگاه مدبرانه و متفکرانه در آیات الهی به شناخت بهتر خداوند منجر میشود.

و من یتق الله ⇐یجعل له فرقانا نوعی تعامل علم ساختی بین متعلم و علم است.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ ⇐سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ…. یک قاعده ی علم ساختی است.

سأصرف عن آیاتی الذین یتکبرُ ونَ فی الارضُ بغیرُ الحقُّ))من آن کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند از ذکر آیاتم محروم می سازم//اعراف ۱۴۶//

و اذا قیل لهم اتّبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آبائنا اولو کان آباوُهم لا یعقلون شیئاًو لا یهتدون)) و هنگامیکه به آنها گفته می شود از آنچه خداوند نازل کرده است پیروی کنید می گویند ما از آنچه پدران خود را برآن یافتیم پیروی می کنیم . آیا مگر نه اینست که پدرانشان چیزی را درک نمی کنند و هدایت نیافته بودند//بقره۱۷۰//

وَ کَاَیِّن من آیهٍ فی السّمواتِ وَالارضِ یَمرُّونَ علیها و هم عَنها مُعرضونَ)) چه بسیار نشانه هایی در آسمانها و زمین وجود دارد که اینان بر آنها گذر می کنند و از آن روی می گردانند.//یوسف۱۰۵//

 تعامل کافی⇔ رشد علوم // هر گاه میان علوم تعامل کافی باشد علوم رشد می کند.

تخلق عالمان + مباحثه ی متواضعانه ⇔ رشد علم //  هرگاه عالمان علوم متقی و متخلق باشند و در کنار هم متواضعانه به تعلیم و تعلم بپردازند علوم مبارک و گسترده و مفید می شود و…

تکبر + کوشش برای ادارک⇔سلب توفیق// هر گاه مستکبران مسلط بر عالم شوند و  عالم ربانی بر کنار باشد کاخ علم سرنگون می شود.

هر گاه متعلم با تضرع و اخلاص مطلبی علمی را طلب کند احیانا بهتر از آن نصیبش می شود

علوم منزوی با هم تعامل تولید علمی ندارند

تحولات معرفتی همه میتوانند معلول تعامل علم ساختی باشند.

همه از دور یا نزدیک به قواعد علم ساختی اشاره دارند و همه مطلوب فلاسفه علم اند.

 


search

 

آیا بهتر نیست تعامل علم ساختی را  به تعامل مفاهیم و علوم محدود کنیم و  ان را از پدیده های دیگر مانند عالم، شرایط زیستسازه ای جدا کنیم؟

 


تمیزکاریتوسط همکار افتخاری: فاطمه ترابی




علم/ علوم (ش.ش)

مراد از علم ، «مفهوم علومیِ علم» است. مفهوم علومی علم، شامل همۀ آنچه به طور  تخصّصی در مورد «علم» می دانیم و همۀ آنچه علم است می شود. علم به معنای «دانستنِ یک چیز» بر زمینۀ هر گونه مطالعات هستی شناختی، روش شناختی، خداشناختی علم و یا عالَم شناختی و فلسفی و منطقی و نیز روان-شناختی و جامعه شناختی علم است. دسته بندی علم به معرفت یقینی و غیریقینی، و تجربی و رشته مطالعات و به معنای تحقّق مراتب عالیِ کمالی و معرفتی علم در پرتو کمال نفس و… نیز دسته بندی کارسازی است. امّا در هر حال علم، یک «گوهر گستردۀ واحد بر زمینه های گوناگون» است. این تعریف از علم، برای مطالعات یک فیلسوف علم، شامل تر و کارسازتر است. علم، در مقام تحقّق در نفس عالم، مراتب و اشکال متنوّعی دارد. علمِ امام معصوم علم است و علوم ما هم علمی در سطح بسیار نازلتر است.

به عبارت دیگر، علم، «دانسته یا مجموعة دانسته هاي مربوط به يک موضوع، یا در کار دستيابي به یک هدف معرفتی» است. این «دانسته» ممکن است حصولی، حضوری، یقینی، ظنّی (معتبر) جزئی، کلّی، تجربی، عقلی، اشراقی و نیز به معنای مجموعه مطالعات گسترده و روشمند و مانند فيزيک، شیمی، طب، بهداشت، فقه، کلام و… باشد. پس علم به مثابۀ آگاهی (و تا حدّی آنچه در ذهن «مرد در خیابان» می-گذرد) همچنین علم به مثابۀ:

ادراک حسّی،

ادراک عقلی یا کشف عقلی،

ادراک شهودی،

به مثابۀ حالت نفس،

به مثابۀ کار دانشمند،

به مثابۀ تکنولوژی،

به مثابۀ فیض و رزق الهی و خیر و خوبی،

به مثابۀ نهاد و پدیدۀ اجتماعی،

به مثابۀ کار آزمایشگاهی

و… همه، از دسته بندی های بی پایان علم است و همه، بخشی از دغدغه های پژوهشی فیلسوف علم هم هست. ‏از نظر نگارنده ايجاد توان پيشبيني، بخش گوهری و محوری شاخه های مطالعاتی بشر نيست.




جامعه نخبگانی (ش.ش/ جا.ش)


جامعه نخبگانی (ش.ش/ جا.ش) عبارت است از افرادی که در پیوند دیالوگی، چنان به اندیشه ورزی بپردازند که دانشسرا آن را دیالوگ و مباحثه علمی بداند. نخبگان یک جامعه، سرمایه های معرفت گذار آن جامعه هستند. نگا. نخبه




تحوّل بالتفصیل (ش.ش) بزودی