1

نظریه ذره ای کهکشانی علم

نظریۀ ذره ای کهکشان سانی بودن علم

(خلاصه)

بسم الله الرحمن الرحیم

نظریۀ ذره ای – کهکشانی بودن علم (به انگلیسی: The Galaxy-like & Partial match, Epistemological theory) به دیدگاهی است است در حوزه فلسفۀ علم و «کل دست‌آوردهای علمی بشر را یکپارچه و در تعامل با هم در نظر می‌گیرد.» این نظریه را  حمید رجایی  در سال ۱۹۸۰ مطرح نموده است.[۱][۲][۳][۴]



پیشینهٔ نظریه

در حوزه نسبت و تعامل علوم بویژه در رابطه علم و دین نظریات گوناگونی مطرح شده است که مهمترین آن عبارتند از:

۱. نظریه تعارض

۲. نظریه توازی

۳. نظریه گفتگو و همگرایی

۴. نظریه یکپارچگی[۵]

هر یک از دیدگاه‌های فوق طرفدارانی دارد که بر اساس رویکردهای خود آن را تقریر نموده‌اند. گو اینکه نه معرفت دین و نه علم، بی تغییر، بی زمان یا ثابت نیستند. چرا که هر علم و معرفت دینی تلاش‌های فرهنگی و اجتماعی هستند در فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون در طول زمان دچار تغییر شده‌اند.[۶][۷][۸][۹] نظریه کهکشان سان بودن علم، معتقد است که اگر چه علوم به جهت روش، منبع، ساحت و هدف، متمایز هستند؛ اما نظر به اینکه همه، آیینه‌ای در برابر جهان عین هستند به حقایقی یک پارچه و سازگار با هم می‌انجامند.[۱۰][۱۱]

اصول نظریه

اصول نظریۀ ذره ای- کهکشانی را می‌توان این گونه خلاصه نمود:

۱. جهان عین جهانی یکپارچه و بی تناقض است.

۲. علوم در کار تبیین و بازنمایی جهان عین هستند. حال با هر موضوع و هدف، به هر شیوه‌ و در هر ساحت.

۳. شکل هنجاری و بایسته علوم این است که همه شاخه‌ها و رشته‌های علمی، گویی در حس مشترک عالمان و محققان می‌توانند به سازواری مداوم و هم نماییِ کامل دست یابند.

۴. از آن جا که سامانه ادراکی همهٔ دانشمندان جهان، علوم را به شیوه ای کمابیش یکسان تولید می‌کند و همه شیوه‌های تجربی، عقلی و شهودی و تاریخی، از اصول مشابهی بهره می جویند، علم به صورت فراکتالی و خودشبیه تولید می‌شود.

۵. عصر دیجیتال ساختار کهکشان سانی علم را عیان تر کرده است و دیگر علوم در کتابها نمی‌گنجند بلکه علوم را وبگاه‌های برخط و دیالوگ های مستمر بشری می‌توانند حمل کنند.[۱۲] وی معتقد است این نظریه به رشد علم بطور خلاقانه کمک می‌کند.[۱۳][۱۴]

وی دیدگاه خود را چنین توصیف می‌کند: «یکپارچگی علوم، هنجارِ علوم است و این هنجار عبارت است از «تعامل درست، همسود و ژرف علم ساختی» با مشارکت ذرّه‌ای (مفاهیم اصطلاحی علوم) و خوشه‌ای علوم، در ساخت مفاهیم علومی ریز و درشت در ذهن جمعی عالمان. این هنجار، خواه ناخواه، رخ می‌دهد. ساختار علوم، ذرّه‌ای کهکشانی است و تعاملات مفاهیم، بسیار گسترده است. این همان یکپارچگی علم در این دیدگاه است. علوم، در مقام تحقّق و در آغاز، اگر چه یکپارچه نیستند، اما در سیر استکمالی، رو به یکپارچگی دارند. ثوابتِ ابدی و ازلی معرفتی نیز در این کهکشان بسیارند. زیرا کنش و واکنش مفاهیم، همیشه به شکستن صدق تک تک گزاره‌ها نمی انجامد … علوم در «تعامل علم ساختیِ» بسیار گسترده، پیوسته، مباشر و مشرف بر یکدیگراند. در این داد و ستد گسترده، «مفاهیم علومی» بسیار فربه و پیچیده‌ای زاده می‌شود. علوم، بواسطهٔ این مفاهیم علومی، یافته‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و یکدیگر را فهم می‌کنند. علوم، به گنجانهٔ «حس مشترک» دانشمندان سرازیر می‌شود. می‌توان گفت در این روزگار، علوم، پیوسته در پی تأمین یک «انسجام فراگیر» هستند و در این دوره علوم، بدرستی در کتاب‌ها نمی‌گنجد و بیشتر در «سپهر معرفت» یافت خواهد شد.»[۱۵][۱۶] وی با تأکید بر تحولات طولی و عمقی و البته مربوط به حوزه‌های جهان شناختی دینی می‌گوید: «فلسفه علم، برای ما توضیح می‌دهد که ریاضیات و فیزیک و مکانیک و شیمی و فیزیک ذرات و نیز زیست‌شناسی ملکولی با هم چه داد و ستدی دارند و چقدر همه بر سر یک خوان نشسته‌اند و برای ما می‌گوید که این علوم یک جهان را با روش‌ها و زاویه دیدها و ابزارهای گوناگون روایت و تبیین می‌کنند.[۱۷][۱۸]

دیدگاه تعامل و داد و ستد شدید میان علوم موافقان زیادی دارد. اگر چه قرائت‌ها گوناگون است.[۱۹][۲۰][۲۱] اما امروزه در کل مورد توجه اندیشمندان بسیاری واقع شده است.[۲۲][۲۳] مثلاً سید محمد نقیب العطاس در پرتو تقریری که از حوزه‌های علوم دارد، معتقد به دیدگاهی از همین خانواده است. (تعامل و تلائم میان حوزه‌های معرفتی)[۲۴] برخی نیز به بررسی دیدگاه کهکشان سانی پرداخته و مخاطرات آن را یادآور شده‌اند.[۲۵][۲۶][۲۷]