علم و ناعلم
علم، همان است که دانشمندان آن را در دانشسرا علم می دانند و معرفت دینی و علوم نقلی و عقلی و تجربی و… را شامل می شود. ناعلم هر آنچه است که از سنخ علم نیست و اما در تعاملات علم ساختی مؤثّر است. مانند اقلیم، نظام آموزش...
علم، همان است که دانشمندان آن را در دانشسرا علم می دانند و معرفت دینی و علوم نقلی و عقلی و تجربی و… را شامل می شود. ناعلم هر آنچه است که از سنخ علم نیست و اما در تعاملات علم ساختی مؤثّر است. مانند اقلیم، نظام آموزش...
آشنایی با فلسفه علم / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی / مباحث معرفت شناسی / مفاهیم کلیدی فلسفه علم
توسط حمید رجایی · Published 2019-03-27 · Last modified 2019-07-16
فلسفۀ علم، «مطالعۀ روشمند احوال حقیقی[1] علم و علوم است» و هدف نخست آن بازشناسی خود علم بر هر زمینه ای است که علم در آن می روید؛ مثلاً علم به مثابۀ آینۀ حقایق (معرفت شناسی و بررسی وجه حکایتگری علم) به مثابۀ شأنی از شؤون آفرینش (هستیشناسی علم) به...
تقدیر و تقدیم 23 معرفی نگارنده و اثر 24 دورنمایی از کتاب 25 سخن یکم؛ روزآمدسازی حوزه و نظام های آن 25 سخن دوم؛ ویژگیهای این اثر 31 بخش نخست، ترسیم مبانی نظری 34 فصل اوّل، کلیّات و مفاهیم 35 مقدّمه 35 واژگان کلیدی 35 معرفت شناسی...
فرسودگی دانش، عبارت است از کم کفایتی تبیینی و کاربردی یک دانش، نسبت به شرایط مورد انتظار آن در هر عصر. فرسودگی دانش وقتی رخ می دهد که مفاهیم علومی یک علم، به علّت عدم تعامل علم ساختی با معارف درونی و بیرونی خود از کفایت تبیینی و تولید...
روشنفکری دینی (اصط.رجا) عبارت است از حلّ مدوام مسائل تازۀ فکری و انسانی، با توجّه به معرفت دینی و با استفاده از حدّاکثر توانش معرفتی. پس کسی که با مسائل معرفتی و عینی جهان بی ارتباط است نه اندیشمند است و نه عالم. او که می خواهد مسائل نوین...
التقاط یک خطای معرفتی در درک دین است. الف. عبارت است از 1. جایگزین کردن داده های ریزوماتیک، به جای معرفت قطعی دین (التقاط ادراج) 2. یا تحمیل یک تفسیر، به دلالت صحیح متن دین؛ بر اساس انگیزه یا معرفتی بیرون دین (التقاط تحمیل یا تفسیر) 3. همچنین توسعاً می...
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
برای اینکه جوامع بشری، از رنج توسعه نیافتگی برهند و بتوانند جهانی پاکیزه و انسانی و الهی را شکل دهند؛ باید تکلیف خود را با «خداوند، خود، یکدیگر، طبیعت و علم» روشن کنند. دینداری، اخلاقِ فردی و اجتماعی و علم و علم آموزی، آزادی اندیشه و بیان موسّع و ساختارهای درستِ سیاسی و اقتصادی و… مهمّ ترین کلیدهای پیشرفت هستند. این «تفکّرِ» یک جامعه است که موتور فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حاکمیّت و… را روشن می کند و جامعه را به پیش می راند. یک نظریه و ندیشۀ منسجم و تبیین گر بسا می تواند این موتور را روشن کند و پویایی را موجب شود.