1

راهنمای سریع استفاده از پایگاه علمی طلوع مهر

      بسم الله الرحمن الرحیم

می خواهید دیباچه ی اندیشنامه رجاء را بخوانید؟ اینجا را کلیک کنید.

  دوست گرامی و محترم، سلام.

 

Animationپایگاه علمی طلوع مهر، کمی پیچیده است. چون شما برای ارتباط برقرار کردن با آن، باید دغدغه زیادی نسبت به موضوعات آن داشته باشید. مثلاً باید درباره تولید علم، تحوّلات علوم و داد و ستدی که میان علوم وجود دارد، کنجکاو باشید و جداً در مورد تولید علوم انسانی اسلامی در جامعه ی نخبگانی کشور عزیزمان، فعّال باشید.

همچنین برای فهمیدن بعضی بخش های طلوع مهر، لازم است دروس حوزوی را تا حدّ زیادی خوانده باشید و با اصطلاحات علوم اسلامی آشنا باشید.

من در طلوع مهر دستگاه فکری خود را تقریر و تحریر کرده ام. همۀ مطالب این پایگاه، دیدگاه ها و نوشته های اینجانب است و لا غیر. توصیه می کنم، ابتدا زندگینامه ام را بخوانید و با تحصیلات اندک من آشنا شوید. من معتقدم نظام فکری یک تمدن روی یک «بنیان معرفت شناختی» بنا می شود. از آن جا که ما مسلمانیم، قرآن و عترت، دو منبع بزرگ و مهم برای تدوین این بناست. پس از آن است که می توان  وارد حوزه های دیگر علمی شویم.

من دستگاه فکری خود را در بخش «اندیشنامه رجاء» آورده ام. برای بیان اندیشه های بنیادین خود، حاجت به وضع اصطلاحاتی بوده است. این اصطلاحات، کارگزاران تبیین دیدگاه های من هستند.

به همین رو طلوع مهر سرشار از اصطلاحات جدیدی است که  آن ها را ساخته ام. نمی توانستم book_PNG2116بدون این کار، دستگاه فکری  و مکاتب علوم اسلامی را از دید خود، بیان کنم. در بخش فرهنگنامۀ رجاء،  اصطلاحات به کار رفته  در بخش اندیشنامۀ رجاء را آورده ام. (ورود به فرهنگنامه) گاهی به خاطر ابداعی بودن آن و  گاهی به خاطر این که مطالب را با دقت بیشتری بیان کنم و دقیق سخن گفته باشم…  در هر حال توجه داشته باشید که نمی توانید به من ایراد بگیرید که “اصلا در متون علمی این اصطلاحی که معنا کرده ای، غلط توضیح داده شده است زیرا در فلان کتاب تخصصی یا فلان دایره المعارف، طور دیگر آورده اند”.   آورده باشند و گفته باشند. من دیدگاه خودم را در این باره بیان کرده ام، باید میان اجزاء دستگاه فکری، من سازواری، اتقان و مطابقت با واقع را پیگیری کرد. ممکن است توضیحات من شایع نباشد، و در عین حال صادق و موجّه باشد. همیشه در مرز دانش  داستان از این قرار است. در نسخه های بارش فکری هم همین طور (اصلا نسخه های بارش فکری، در یک علم همان مرز دانش آن علم است)

گفتاوردامیدوارم از این کارم تعجب نکنید. اتفاقاً من  از اینکه دانش پژوهان از ساختن اصطلاح می هراسند،خیلی تعجب می کنم! من شاهد این هستم که هر ساله (گاهی هر ماهه!) ده ها اصطلاح در علوم گوناگون، بویژه در علوم میان رشته ای ساخته می شود. گاهی افرادی که آن را ابداع می کنند، اتفاقاً  از چهره هایی هستند که با مرز دانش فاصله دارند. بنابراین به شما توصیه می کنم در مباحث علمی، خلاقانه وارد شوید و از نوآوری نهراسید (ترس مانع خلاقیت است) مقالاتی را در مورد روش های خلاق بودن  در علم آموزی و تولید علم در طلوع مهر درج کرده ام. توصیه می کنم آن مطالب را بخوانید و با تفکّر جانبی که در این زمینه، روش خوبی است، آشنا شوید و مهارت آن را کسب کنید. من حتّی آن قدر جسارت ورزیده ام که برای بیان دستگاه فکری ام، یک فرهنگنامه اختصاصی نگاشته ام (فرهنگ نامه رجاء) شما هم اگر می خواهید نوآوری کنید، باید جسور باشید. اجازه دهید به شما بخندند… خب شما هم با آن ها بخندید و شاد باشید و اما کارتان را بکنید!

 تمدنی که در حال بنای آنیم،  نمی تواند معطل واهمه های ما بماند. باید از جایی شروع کرد. آیا واقعاً شما فکر می کنید باید حرف نو نزنیم، به خاطر اینکه می ترسیم؟!  ما نیازمند تولید علمیم و من فعلاً، متصدی ایجاد جرقه شده ام. کارم هم خیلی بدک نیست. طلوع مهر یک اتاق ایده پردازی است. همین اشکالات زیاد آن را توجیه می کند. خرده گیری جدی به مطالب طلوع مهر، حاصل اشتباه گرفتن آن با یک متن درسی است.

مسئلۀ دیگر، پیکره بندی تازه ایست که برای علوم انسانی پیشنهاد کرده ام (اصلاً علم اسلامی یک نوع پیکره بندی علومی است، با توجه به منابع دینی و مطالعات پیرامونی 1-colorful-photography.previewممکن است یک علم انسانی اسلامی، به ده روش توسط ده نفر -مثلاً- پیکره بندی شود و همه اسلامی باشد)  علم انسانی اسلامی را در جاهای مختلف تعریف کرده ام و دربارۀ آن بحث کرده ام (البته در اینجا باید بگویم هنوز مطالب زیادی در طلوع مهر، بارگذاری نشده است)

پس اگر از جمله افرادی هستید که در مواجهه با امور تازه پا پس می کشند، نمی توانید از طلوع مهر بهرۀ  چندانی ببرید. یا مقاومت کنید؛ یا خودتان را خسته نکنید و رها کنید.

سعی کنید ابتدا مطالب اندیشنامۀ رجاء را بخوانید. در بخش اندیشنامۀ هم، تا دستگاه فکری من در حوزه معرفت شناسی را نخوانید، خواندن سایر بخش ها، کم فایده است.

 خب. از میان دستگاه فکری مورد ادعای این جانب، توصیه ها، اصلاحیه ها و ایده های زیادی پدید می آید، آن ها را هم دسته بندی کرده و نگاشته ام.

در همین راستا گاهی هم به افرادی، نامه هایی نوشته ام و  اگر مناسب انتشار بوده، آن را در بخش نامه های دوستانه گذاشته ام.

در طلوع مهر تا دلتان بخواهد اشتباه و غلط وجود دارد. امیدوارم شما را خسته نکند. اما اگر  این اشتباهات نگارشی است لطف کنید من را کمک کنید: از طریق ارسال دیدگاه (چند نفر از دوستانم دارند به من کمک می کنند)  و  اگر محتوایی است، باید بگویم اشتباهاتم کاملا طبیعی و درست هستند! در واقع من درست اشتباه کرده ام! زیرا طلوع مهر از نظر محتوا و شکل یک نسخه بارش فکری/پیشنهادی/آزمایشی است. (انواع نسخه را بخوانید). در عین حال مطالب آن سست نیست.

آهنگ طلوع مهر ایجاد جرقه است و می تواند جرقه های خوبی را برای اندیشمندان کشورمان ایجاد کند.

 اگر کسی مرا بخاطر جسارت و اشتباهاتم ملامت کند من هم در عوض جامعه نخبگانی کشور را به خاطر رکود خسته کننده و کمی آزرم خیز، بیشتر ملامت می کنم! اگر بناست مست گیرند هر آن که هست گیرند. قصدم ملامت نیست.

دوستان، من گاهی هم کابوس می بینم! اما خوشبختانه کابوس های من هم دسته بندی شده اند (خدا را شکر خواب و رؤیا حجیتی ندارد) گاهی در کابوس هایم می بینم که در کشور ما نخبگان ملامت کن، ملامت کنان پرکار! زیاداند و صبح تا شب نشسته اند و غرب و شرق و همه علوم غربی و شرقی را تخطئه و ابطال nlipske5mwo7fs6iqruمی کنند! (باید این ها را «ابطال چی» یا ابطال کار نامید.  و این کار شغل شان شده است چون تقریبا کار دیگری بلد نیستند)  روان شناسی را مسخره می کنند، جامعه شناسی (روییده در بوم سازگان غیر اسلامی) را می شویند و کنار می گذارند، نظام اقتصادی غرب و شرق را، مدرنیته را، سینمای جهان را، همه و همه را خیلی غیورانه نقد و تکه پاره می کنند… به خاطر این که مکتب فکری آن باطل است که باطل هم هست. بله همه این کار ها لازم است. اما کافی نیست. ار طرف دیگر تورم این مبارزات خیلی بد است. این ابطال کارها و سری کارها، فرصت را برای تولید علم غنیمت نمی شمارند و فرصت ها را در کوره ی غیرتشان می سوزانند! برای این کار سخنرانی های آتشینی برگزار می شود ( البته این مسئله به اندازۀ خودش لازم است، ما تا خراب نکنیم، نمی توانیم بسازیم)

در کابوس های دسته دوم می بینم برخی از دانشمندان ما خود را در بست در اختیار مکاتب فکری وارداتی قرار داده اند! با آب و تاب از اندیشمندان غربی و شرقی تعریف می کنند و آنان را آخر فهم می دانند! گاهی در خواب به آن ها می گویم: من هم به اندیشمندان جهان خیلی احترام می گذارم و اصلاً مکتب ارتباط علمی ام در مسایل علمی مبتنی بر اصل ادب است (اصل ادب یک اصطلاح معرفت شناختی و آموزشی است. مفهوم آن را در فرهنگنامه رجاء بخوانید) اما مفتون آن ها نیستم حتی مفتون آراء اندیشمندان بزرگ مسلمان هم نیستم. چون باید فرزند دلیل بود. نه فرزند این و آن.  به خاطر این که در خواب دیده ام  کسی مثلاً  که حتی روخوانی قرآن را بلد نیست به خودش اجازه می دهد در مورد اسلام تز بدهد! و حرف های عجیب بزند.

اینها مجموعه خواب های کابوسین من است. خدا را شکر که اینها کابوس و خواب است و واقعیت ندارد. آن ها را گفتم که بیشتر همدیگر را بشناسم و همچنین شما با طلوع مهر آشنا شوید.

 یادمان باشد تخریب، کار ساده ایست. من نه شرق را قبول دارم و نه غرب را، هرگز در هیچ گروه سیاسی و فکری qoran-etrat-300x200خاصی نبوده ام. وقت آن را هم نداشته ام. بلکه معتقدم علوم اسلامی و مکتب علوم انسانی را باید از قرآن و اهل بیت علیهم السلام کشف و تولید کرد. محضر اهل بیت، جای تعلّم است نه تخریب این و آن. گاهی فلان دانشمند غربی (و شاید فاسد الاخلاق) سخنی گفته است که پرسش خوبی را در ذهن ما ایجاد می کند و با استنطاق منابع دینی می توانیم چشمه هایی را جاری کنیم. این سنّت خداست که همه چیز را به همه کس می دهد و همه ابناء بشر را محتاج هم می آفریند.

اگر سرمان خیلی گرم نقد و تخریب باشد از تولید علم در می مانیم. آن وقت باید ده سال دیگر، سری جدید اندیشه های غرب را نقد کنیم!! و همینطور تا 2500 سال تمدن مان بشود 5500 سال و سری جدید نقدان نسل اندر نسل بیایند و  بروند و نسل های آینده بروند و  قبور  نقادان  خوب را در قطعه نخبگان نقاد زیارت کنند! و فاتحه بخوانند! احتمالا آنجا قبر خیلی گران خواهد بود چون کلاسش بالا است!


دوستان، من هم مثل میلیون ها ایرانی دیگر، یک بسیجی هستم و از کسانی که چند کلمه یاد می گیرند و بسیجی بودن را فراموش می کنند،یا نعوذ بالله در آن نگاه خُرد می کنند، بیزارم. این جماعت روح بسیجی بودن را فهم نکرده اند. اما بسیجی بودن از ابتدا تا روز قیامت قرین فرزانگی و نخبگیdownload بوده و هست. من بسیجی بودنم را این طوری می فهم و لاغیر. سخت معتقدم بسیجی در عصر کنونی باید علاوه بر آمادگی رزمی و گوش به فرمان رهبر بودن، سخت در کار علم آموزی باشد. اصلاً این فرمان مقام معظم رهبری امام خامنه ای حفظه الله هم هست. امیدوارم بتوانیم در جهت اهداف بلند امام  گام برداریم. یادتان باشد اگر بسیجی هستید نباید کلفتی نان و راحتی کار را بگیرید. ادعا کردن آسان است. امروز جبهه ی جنگ و جهاد، در حوزه فرهنگ و علم است. شعار انقلابی هم همین است. یک روحانی بسیجی، مثل من امروز باید اهم وقتش را در پژوهش و خواندن آراء و کسب علم و تواضع در برابر اندیشه ها و غربالگری  مودبانه آن ها صرف کند. اهل هیاهو و جنجال نباشد. علوم را نمی شود فله ای و کتره ای نقد کرد و دور ریخت اما یک بسیجی اگر خودش امکان پژوهش را ندارد خوب است به پژوهشگرانی که اکثرا مسکین و ذامتربه هم هستند،  کمک کند.

کشوری که زایایی ندارد باتلاق می شود و اگر مدعی دین هم باشد تبدیل به جامعه ای می شود که اعتقاداتش بیش از عقل و علمش می شود. آن وقت به جای یک تمدن درخشان، به یک کوفت فرهنگی – تمدنی تبدیل خواهد شد.

01

 

من در اینجا مشغول ایده پردازی های اندکی هستم که به گمانم اگر توسط دیگران پیگیری شود شاید برای تمدن آتی ایران و ان شا

الله جهان اسلام کم یا زیاد، مفید باشد. بنابراین خواهش می کنم از طریق  طلوع مهر در کنار من بمانید… ضرر نمی کنید. بلکه به من کمک هم بکنید. چون تقریبا دست تنها هستم و دست کمک را به سوی شما دراز می کنم (تعاونوا علی البر و التقوی)

به امید روزی که جهان اسلام سرشار از علم و ادب و راستی و درستی شود. به امید روزی که امام مهدی ظهور کند و در ما رکاب شان یا بجنگیم و شهید شویم یا در فتوحات علمی در کلاس درشان که مساجد جهان است (و بویژه مسجد کوفه) به مقام شهادت برسیم. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.

خط باریک

 این نوشته نیازمند تمیزکاری است.400px-broom_icon

پیوند های مرتبط:




تحوّل تأییدی (ش.ش)

تحوّل تأییدی، تحوّل در افزایش کمّی یا کیفی مستندات و سرانجام «بهینه شدن موجهیّت یک فهم» است. مثلاً اگر فهمی به صورت فرضیه مطرح بوده یا در مرتبه ای از قبول بوده و پس از آن مقبولیت بیشتری یابد و نزد فرد یا عالمان بیشتر تایید شود، تحوّل تأییدی رخ داده می دهد. مثلاً فرضیۀ «زمین کروی است» با گزارش های پی در پی ناپدید شدن کشتی از ساحل از پایین به بالا، پذیرای تحوّل تاییدی می شود. به این معنا که هر بار که افرادی در نقاط مختلف جهان گزارش دهند که وقتی کشتی ها از ساحل دور می شوند از پایین به بالا در افق محو می شوند، کروی بودن زمین بیشتر تایید می شود.

این نوع تحوّل فقط در فهم های فرضیه ای رخ نمیدهد. تحوّل تاییدی در گزاره های مورد یقین نیز جریان می یابد. مثل اینکه مرتبه یقین ما نسبت به گزاره افزایش یابد و مقدار مقبولیت آن افزوده شود.

این قسم تحوّل در گزاره های مورد یقین نیز جریان می یابد. مثل اینکه مرتبه یقین ما نسبت به گزاره افزایش یابد و مقدار مقبولیت آن افزوده شود. پس در مقام تفصیل، این تحوّل نیز قابل تقسیم بل تقسیمات است اما بنای ما ایجاز است. مثلاً تربیت امام عصر شیعیانش را در پس ظهور این تحوّل در معارف حقّه الهیّه را بطور گسترده موجب می شود، آنسان که عالِم و علم و معلوم درهم، می­ تند و عالَم مطیع شود برای عالِم. ما تحوّل حاصل سلوک الی الله یا انحطاط را که مبتنی بر علّت است، داخل در تحوّل می دانیم چون به کارمان می­ آید و نباید از نظرمان دور بماند.

 

♣پیوندهای وابسته

تحوّل تضعیفی (ش.ش)




گفتاورد رجاء

 بخشی از تارنمای طلوع مهر است و بیشتر شامل گفتارهای حمید رجایی است. گاهی عنوان گفتاورد به تنهایی یا به نام شخصی آمده است که شامل گفتار همان شخص است.  نمونه ای  از گفتاورد را بخوانید. گفتاوردها در طلوع مهر هم در متون و هم در بخشی مجزا آمده اند گفتاوردها در بیان اندیشه های یک نفر نقش اساسی دارد و یک نسخه خوب بیانی محسوب می شود

 

هشدار-ممنوع-خطر  توجه:

 

گاهی چنین تصور می شود که بیان گفتاورد، معلول خودشیفتگی است. در صورتی که به لحاظ زبان شناختی و ادراک شناختی ما اندیشه هامان را به کمک ابرساده سازها خلاصه می کنیم. و آن را در قالبی بیان می کنیم. و غالبا این قالب همین  گفتاوردی است که نقل می شود.

مثلا وقتی می گویید: “انسان همیشه باید احتمال ترافیک را بدهد تا به موقع به قرارش برسد.” این گفتاورد شماست. لازم نیست شما خودشیفته باشید تا این جمله را بگویید.گاهی هم می گویید:من همیشه می گویم انسان باید…”

امروزه از دانشمندان و حکیمان، حتی مردم کوچه و بازار بیان مطالب خود از گفتاورد استفده می کنند. البته گفتاورد به لحاظ شیوه بیانی با نسخه ی ضرب المثلی یکی نیست.



 

گفتاورداز آنجا که کلمات قصار و کوتیشن هایی که یک نفر منتشر می کند یا از خود به جایی می گذارد، در بیان افکار او بسیار موثر است و حتی سال ها پس از وی نقل می شود، گفتاوردها در انتشار افکار بسیار اهمیت می یابند. در فرهنگنامه رجاء آمده است: گفتاورد به خودی خود یک نوع نسخه است.

 


 گفتاوردهایی از بزرگان:

گفتاورد امام خامنه ای:

ما براى آزادى خیلى احترام و ارزش قائلیم و به صورت مبنایى هم معتقدیم که آزادى باید در جامعه باشد؛ آزادى فکر، عقیده و رفتار.ما به معناى حقیقى کلمه به آزادى و وجود آن معتقدیم؛ منتها آزادى یک مسئله است؛ عدم مدیریت، عدم نظارت و عدم دقت در آنچه مى‏ گذرد، مسأله‏ ى دیگرى است.مراد از آزادى همان آزادى بیان و آزادى فکر است.

گفتاورد ولتر:

من با این سخنی که شما می گویید، مخالفم، ولی حاضرم برای اینکه شما این سخن را آزادانه بگویید، جان خود را از دست بدهم!!

 


نماد گفتاورد در طلوع مهر:

گفتاورد


مخزن گفتارود ها:

New Picture