1

نظریه زمینه ای/ داده‌بنیاد (روش شناسی)

نظریه زمینه ای/ داده‌بنیاد؛ روشی برای تولید علم است. در این روش به جای استناد زیاد بر دیدگاه های موجود، بطور خلاقانه به خلق نظریه ی نو و بنیادین و نیز مفاهیم تازه علومی مورد نیاز (اصطلاحات جدید) می پردازیم و گزاره های علومی خود را بر مبنای غایت یا موضوع تدوین می کنیم. این نظریه در برابر  سازواری و ارایه مستندات قابل قبول مسوول است و اما ملزم به موجهیت دانشسرایی نیست و می تواند فقط قابلیت موجه شدن دیر یا زود در  دانشسرا  را داشته باشد. طلوع مهر از این روش بهره فراوان برده است.

 

این مقاله را بخوانید.




قرآن (…/…)

قرآن (…/…) کلام الله است. نسخه ای است که n بار نازل شده است. نسخه ی خواندنی تمام آفرینش و سپهر کل است. روح سپهر (معانی سپهری) در آن آسوده قرار دارد به گونه ای که حروف و کلمات آن زنده، فعال و کاملا هوشمند است. کتابی است که کلماتش نه فقط دلالت دارند بلکه واجد علیت و تاثیرات عجیبه اند. کتابی است که از بالای سپهر معرفت تا پایین آن امتداد دارد و در هر مرتبه با کل سپهر طولا و عرضا مرتبط است. این ارتباط در لایه های بسیاری، کاملا آشکار و بی نیاز از معلم است و در برخی موارد، انسان نیازمند معلم (امام) می شود و در بسیاری دیگر نسخه لب دوخته است و معلم، اسرار آن را فقط به صاحب سر می گوید.

در مجموع برای فهم قرآن نیازمند مدرسه (دانش سرا) و معلم هستیم. اما در هر حال تمام اسرار آفرینش و همه علوم اول و آخر در آن در پیچیده است. زیرا هر گاه خداوند سخنی بگوید به جز این نخواهد بود و نهایت ظرفیت انتقال معنا و مخاطبت از یک حرف، کلمه، جمله، فراز و کتاب به هزاران طور و شکل مورد بهره برداری قرار می گیرد. بنابراین قرآن بی نهایت عمیق و شگفت انگیز است و غوص در آن بسیار هولناک است.book-slider-1200x450

قرآن اگر چه نسخه ای  برکاغذ است اما تماما با هر نسخه دیگر متفاوت است و چونان الفاظ را به کار گمارده است که گویا هر یک از کلمات آن فرشته ای آگاه، مهربان و کاملا واکنشگر و مطلع از اسرار و مکنونات مخاطب و حتی گذشته و آینده ی خواننده است!

به لحاظ معرفت شناختی، پیچیده ترین حجم هستی و عجیب ترین نسخه ی کتاب شده است و  هرگز نمی توان مانند آن را آورد. مگر اینکه کسی بتواند خدا را دوباره بیافریند یا پیشتر خدا شده باشد! هر کس جزاین گمان کند بویی از کمترین وجوه عظمت شیرین و بلند قرآن نبرده است.  حقیقت قرآن، همان حقیقت امام است و این دو بدون هم نیستند چون دو نمود از یک بود هستند. مهدی در طلوع مهر قرآن را به مردم یاد می دهد.

 




امام (./././…)

امام (./././…) قطب عالم امکان است. اگر او نباشد نه فقط  سپهر معرفت  بلکه  سپهر آفرینش  فرو می ریزد. بوسیله ولایت و طاعت او انسان پادشاه می شود. امام، خادم فاطمه زهراء است. طلوع مهر بوسیله آخرین امام یعنی مهدی فاطمه رخ خواهد داد.

امام ، مظهر جمیع اسماء حسنی و معلم مهربان بشر و بهترین دلسوز است. عالم ربانی اَتَمّ است.

جايگاه رسالت،و عرصه رفت ‏و آمد فرشتگان، مركز فرود آمدن وحى‏ و معدن رحمت و خزانه ‏دار بهشت و نهايت بردبارى و ريشه‏ ی كرم و رهبر امّت و سرپرست‏ نعمت ها و بنياد نيكی ها و استوانه ى خوبان و رهبر بندگان و پايه سرزمین های عوالم و در‏ ايمان و امين خداى رحمان و خلاصه ی پيامبران و برگزيده ی رسولان و عترت بهترين گزيده پروردگار جهانيان‏ و رحمت و بركت خدا بر آنان است.

امام ، چراغی در تاريكى و پرچم پرهيزگارى،و صاحب‏ خرد کامل است. امام، پناهگاه مردم و وارث پيامبران و نمونه برتر و دعوت نيكوتر و حجّت خدا بر اهل دنيا و آخرت است.

امام  آینه شناخت خداوند و مسكن بركت خدا و معدن حكمت خدا و نگهبان راز خدا و حامل كتاب‏ خدا 21022332674377169189و جانشين پيامبر خدا و فرزند رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) است.

امام ، دعوت‏ كننده به سوى خدا و راهنمای به سوی خشنودى خدا، استقرار يافته در امر خدا و كامل‏ در محبّت خدا و مخلص در توحيد خدا و آشكار كننده  امر و نهى خدا و بندگان گرامى خدا  است.

امام ، پيشواي‏ دعوت كننده و پيشروی هدايت كننده و سرور و سرپرست و مدافع حق و  اهل ذكر و صاحب فرمان‏ و باقيمانده خدا و برگزيدگان او، و صندوق دانش حق و حجّت و راه و نور و برهان خدا است. حقیقت قرآن، همان حقیقت امام است و این دو بدون هم نیستند چون دو نمود از یک بود هستند.  مهدی در  طلوع مهر  قرآن را به مردم یاد می دهد.


 امام غیر قابل وصف است… در وصف امام، معنا بخون نشسته و مضمون گریسته… امام فرزند فاطمه ی زهراء سلام الله علیها است:

 

دانی زمین به داغ دلت چون گریسته؟

مثل غروب جمعه، زمان، خون گریسته

در راستای سرو شکنجیده قامتت

چندین هزار لالۀ واژون گریسته

دریا به ابر گفت:چرا گریه می کنی؟

گفتا: برآنچه دیدۀ گردون گریسته

بر چشم زخم خوردۀ آن نرگسِ نجیب

لیلا نگاه کرده و مجنون گریسته

چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند

صدها گریوه ،گوهر مکنون گریسته

بیت الغزل در آتش و گلواژه سوخته

معنا بخون نشسته و مضمون گریسته

کشتی شکست خورده و دریا اسیر موج

ماهی برای غربت«ذوالنّون» گریسته

از سایه هم مضایقه خواهد نمود چرخ!

برگرد ای همای به هامون گریسته

مردم برای اشک تو قانون گذاشتند

ای چشم تو به کوریِ قانون گریسته….

تاکی چراغ وادی سینا کند طلوع

مشکات سربه دامن زیتون گریسته

شعر از حجت الاسلام آقای  مهدی مشکاتی




گفتاورد رجاء

 بخشی از تارنمای طلوع مهر است و بیشتر شامل گفتارهای حمید رجایی است. گاهی عنوان گفتاورد به تنهایی یا به نام شخصی آمده است که شامل گفتار همان شخص است.  نمونه ای  از گفتاورد را بخوانید. گفتاوردها در طلوع مهر هم در متون و هم در بخشی مجزا آمده اند گفتاوردها در بیان اندیشه های یک نفر نقش اساسی دارد و یک نسخه خوب بیانی محسوب می شود

 

هشدار-ممنوع-خطر  توجه:

 

گاهی چنین تصور می شود که بیان گفتاورد، معلول خودشیفتگی است. در صورتی که به لحاظ زبان شناختی و ادراک شناختی ما اندیشه هامان را به کمک ابرساده سازها خلاصه می کنیم. و آن را در قالبی بیان می کنیم. و غالبا این قالب همین  گفتاوردی است که نقل می شود.

مثلا وقتی می گویید: “انسان همیشه باید احتمال ترافیک را بدهد تا به موقع به قرارش برسد.” این گفتاورد شماست. لازم نیست شما خودشیفته باشید تا این جمله را بگویید.گاهی هم می گویید:من همیشه می گویم انسان باید…”

امروزه از دانشمندان و حکیمان، حتی مردم کوچه و بازار بیان مطالب خود از گفتاورد استفده می کنند. البته گفتاورد به لحاظ شیوه بیانی با نسخه ی ضرب المثلی یکی نیست.



 

گفتاورداز آنجا که کلمات قصار و کوتیشن هایی که یک نفر منتشر می کند یا از خود به جایی می گذارد، در بیان افکار او بسیار موثر است و حتی سال ها پس از وی نقل می شود، گفتاوردها در انتشار افکار بسیار اهمیت می یابند. در فرهنگنامه رجاء آمده است: گفتاورد به خودی خود یک نوع نسخه است.

 


 گفتاوردهایی از بزرگان:

گفتاورد امام خامنه ای:

ما براى آزادى خیلى احترام و ارزش قائلیم و به صورت مبنایى هم معتقدیم که آزادى باید در جامعه باشد؛ آزادى فکر، عقیده و رفتار.ما به معناى حقیقى کلمه به آزادى و وجود آن معتقدیم؛ منتها آزادى یک مسئله است؛ عدم مدیریت، عدم نظارت و عدم دقت در آنچه مى‏ گذرد، مسأله‏ ى دیگرى است.مراد از آزادى همان آزادى بیان و آزادى فکر است.

گفتاورد ولتر:

من با این سخنی که شما می گویید، مخالفم، ولی حاضرم برای اینکه شما این سخن را آزادانه بگویید، جان خود را از دست بدهم!!

 


نماد گفتاورد در طلوع مهر:

گفتاورد


مخزن گفتارود ها:

New Picture