1

نسخه ی آزمایش (بزودی)




تعلّم (ش.ش / تعلیم و تربیت)

تعلّم (ش.ش / تعلیم و تربیت) از مشتقات استقاضه و طلب است. گرفتن نسخه از معلم و درک روح سپهر است، از سر طلب علم و نشاندن آن به ذهن و ضمیر و روع  و مشتمل بر مساعی آفاقی و انفسی و الهام و خلاقیت و استماع و نگارش و حفظ کردن و مراوده و مباحثه و…هم هست.  تعلم مدرسه ای در دانش سرا  جریان دارد. نگاه کنید به تعلیم.

 

♥ پیوند مرتبط

مدارس امروز خلاقیت را میکشد (ویدیو)




نسخه بارش فکری/ آزمایشی/ پیشنهادی (ش.ش/ رسا.ش)

نسخه آزمایشی (ش.ش/ رسا.ش) نسخه ای است در سپهر معرفت که دانشمندان فعلاً به عنوان فرضیه وارد گفتگوی بین الاذهانی دانش سرا یی می کنند. البته گمانه زنی ها می تواند نسخه ی بارش فکری یا آزمایشی باشد. نسخه بارش فکری، ضعیف تر از آزمایشی است. نسخه ی پیشنهادی، از همه این ها قوی تر اما از نسخه ی برهانی بسیار ضعیف تر است. از انجا که نسخه ها در رسانه (به معنای عام)  وجود می یابند، همه نسخه ها هم در حوزه ی معرفت شناختی و هم در  رسانه شناختی مورد مطالعه قرار می گیرند (واجد تنیدگی هستند) .این تقسیمات معلول و مدلول مطالعه میکروسکپی مفهوم شایع «فرضیه» است. (توجه: طلوع مهر، یک نسخه بارش فکری/ آزمایشی/پیشنهادی است)

مثال:

قول به اصالت وجود و ماهیت با هم، می تواند یک نسخه ی بارش فکری باشد. (نظریه  ی حمید رجائی ) اما اگر کسی آن را با تقریری نسبتاً قابل قبول در سپهر معرفت وارد کند می تواند یک نسخه ی آزمایشی باشد و شاید که پیشنهادی (اگر با قوت بیشتر)

احتمالا نظریه ابر ریسمان ها  و نظریه-م ،در فیزیک کوانتوم، نسخه ی آزمایشی ای برای توجیه پاره ای پرسش ها در مورد زمان و امتداد در اندازه ی ذره ای (اتمیک/کوآتنومی) باشد.

«اگر قرار بود مکانیک نیوتنی و الکترومغناطیس کلاسیک بر رفتار یک اتم حاکم باشند، الکترون‌ها بایستی به سرعت به سمت هسته اتم حرکت کرده و بر روی آن سقوط می‌کردند و در نتیجه اتم‌ها ناپایدار می‌شدند؛ ولی در دنیای واقعی الکترون‌ها در نواحی خاصی دور اتم‌ها باقی می‌مانند و چنین سقوطی مشاهده نمی‌شود. تلاش اولیه برای حل این تناقض توسط نیلز بور با پیشنهاد فرضیه اش دایر بر وجود مدارهای مانا رخ داد، که موفقیت‌هایی هم در توصیف طیف اتم هیدروژن داشت.»

این دیدگاه که:  «گرم بودن و سرد بودن رنگ ها مطلق نیست و وابسته به طبایع مردم و اقلیم است» نیز شاید مثال خوبی برای نسخه آزمایشی باشد.

راهکارهایی که جامعه شناسان برای کنترل پدیده های پیچیده ی اجتماعی، ارائه می کنند، مباحث اختر شناسی نظری، فیزیک کوانتوم، انسان شناسی درهم تنیده (مطالعه ی انسان از زوایای علوم بسیار و توجیه و توضیح عوارض ذاتیه ی او) باستان شناسی، اندیشه در مرزهای دانش در مورد سلول، حیات و مرگ، نسبت احوال عوالم بالا  با پدیده های  ناسوتی و…(عالم شناسی یک پدیده) و مباحث نظری علوم که افزارهای شناختی در آن بخش مطالعاتی، به مرزی رسیده است و دچار محدودیت های جدی است، محل مناسبی برای رصد این گونه نسخه ها است.


 

نباید!

 

Warning_UploadText

نکته مهم: نباید گمان کرد که پیشرفت افزارها در مطالعه و اکتشافات جهان ذهن و عین در هر حوزه علمی؛ ضرورتا از فراوانی نسخه های می کاهد. زیرا هر منطقه کشف  جدید، محل مناسبی برای رشد این نسخه ها است. محدودیت مربوط به خود انسان است نه افزار. مثلا هر توضیح تازه ای (که معلول رشد افزار است) در مورد غشاء سلولی، فتوسنتز، ارتباط روح، بدن مثالی و مغز و…. پرسش ها و گمانه زنی های تازه ی دیگری را می زاید و نسخه های بارش فکری، آزمایشی و پیشنهادی تولید می شود مگر اینکه جامعه نخبگانی دچار سخت زایی باشد( یا اینگونه مطالعات را با حکمت پردازی (درست یا نارسا) غیر نافع و فضول بداند که آن داستان دیگری دارد)

 




سپهر معرفت (ش.ش)

سپهر معرفت (ش.ش) عبارت است از کهکشانی نرم افزاری که «همۀ دانسته های بشر» کم یا زیاد، در آن حضور دارد و شامل همه نسخه ها و فحواهای علمی در رسانه ها (به معنای عام) و دانسته های جمع الجمعی بشر می شود. مثلا وقتی می گوییم: “علوم بشری”، یا “آنچه تاکنون بشر به آن دست یافته” و نظایر آن … درباره ی  سپهر معرفت سخن میگوییم.  سپهر معرفت جسمی دارد و جانی. جسم آن همین حاملان معرفت اند: کتاب ها، سخنان عالمان و آنچه دانش را رج می زند و مسطور می کند (رسانه ها و صورت جسمانی علوم : نمادها و الفاظ) جسم معرفت در فرهنگنامه و اندیشنامه رجاء نسخه نامیده می شود

اصل و قاعده در سپهر این است که هر یک از سپهرهای جزئی در کهکشان سپهر، نسبت به یکدیگر منزوی  نبوده و  گفتگوی سپهری داشته باشند تا سپهر به سلامت شکل بگیرد.

این اصطلاح، مانند اصطلاح سپهر معرفت و اصطلاح نسخه و چند اصطلاح معدود دیگر از اهم مفاهیم اندیشنامۀ رجاء است.   

 جان سپهر همان فضای بین اذهانی و بین القلوبی است که عالمان، معانی را به اشتراک می گذارند و در آن مفاهمه می کنند. این جسم و جان به هم وابسته اند و کمال و نقص یکی در دیگری موثر می افتد. نباید سپهر معرفت را در کتابخانه ها و سخت افزارها و نرم افزارهایی چنین، خلاصه کنیم. گاه شود که مراد از سپهر معرفت، جان آن است.

 




نسخه (ش.ش/ رسا.ش)

نسخه (ش.ش/ رسا.ش) هر  چیزی ست که بر معنایی دلالت  کند،چه معنای بسیط (مفهوم عرفی) یا مفهوم تصوری علومی، به هر نحوی که اینک متصور است یا بعداً متصور می شود.

پس مصادیق و انواع آن بیکران است نسخه شناسی همان رسانه شناسی است و در علم سپهرشناسی (معرفت شناسی/ رسانه شناسی) مورد بررسی قرار می گیرد.

نسخه ها جسم سپهر معرفت اند و معانی روح سپهر معرفت . پس مقابل نسخه (جسم سپهر)، معنا (روح سپهر) است. بحث از نسخه اگر در تعامل با مباحث معرفت شناختی باشد در فلسفه علم جا دارد و اگر از حیث احکام دلالات و آثار آن باشد فقط در علم رسانه شناسی بحث می شود.

نسخه انواع بسیاری دارد که باید آن ها را به وسیله ی استقراء و گشت و گذار کشف کرد. همه ی علوم از طریق نسخه ها گفتگو می شوند. (انواع نسخه را ببینید)

مثال هایی برای نسخه:

مانند: کلمات، مثلا  کلمه ی «آب» برای معنای آن، یا جمله «آب مایه ی حیات است» برای معنای آن یا «تمام گزارش دانش بشری برای فهم آب» که از اول خلقت تا اینک گرد آمده همه نسخه اند.

مانند: کتاب و مقاله کاغذی (نسخه بر کاغذ)، نمایش، شعر، نقاشی، حرکاتی چون پانتومیم و رقص (اگر دال بر معنایی باشد) موسیقی و ترانه، فیلم، عکس و حتی چسبانه‌کاری (کلاژ)  اگر واجد معنا باشد و …

مانند: اشارات آشکار، مانند علایم راهنمایی و رانندگی یا اشارات نهان و خفی، مانند آنچه اهل عرفان و کشف با علامت در نهان می گویند (نسخه ی لب دوخته)

مانند آنچه در سپهر معرفت بر اساس حدس و بارش فکر (نسخه ی بارش فکری) آمده یا نخبه در حال آزمودن آن است در گفتگوی سپهری  (نسخه ی آزمایشی) یا آنچه به جامعه نخبگانی و دانش سرا، پیشنهاد کرده است (نسخه ی پیشنهادی)

 مانند: آنچه ما خلق نکرده ایم، ولی بر معنایی، دلالت دارد. مانند آفرینش، که به خداوند دلالت دارد،  خداوندی که از فرط ظهور نهان است و آیاتش  بر وی اشارت دارند. همچنین نشانه هایی که خداوند با آن سخن گفته، مانند آتش، درخت و گل، کوه، خاک، مرگ، خواب، روز و شب همه و همه نسخه اند.


گفتاوردقرآن والاترین نسخه عالم امکان است و مبداء آن از بالای عرش و عالیترین مرتبه سپهر معرفت است و امام، روح و جان قرآن و جان جانان و قلب القوب عالم است و همه به خدمت فاطمه زهرا کمر همت بسته اند. محیی مراتب عالیه سپهر معرفت مهدی فرزند اوست. و فی هذا المقام انکسر القلم و وقع النسخ فی منطقه حاره و لزم التوقف ذاتیا و لا عرضیا