اصل ادب
اصل ادب (ش.ش) به این اشاره دارد که معرفت و علم غیور است و همه عناصر هستی در حال رازگویی و تعلیم انسانند.احتمال دارد در هر سخنی رگی از حقیقت و پیامی برای متعلم باشد و اگر چه گوینده آن سخن عالم و مهتدی نباشد. بدون ادب انسان از...
اصل ادب (ش.ش) به این اشاره دارد که معرفت و علم غیور است و همه عناصر هستی در حال رازگویی و تعلیم انسانند.احتمال دارد در هر سخنی رگی از حقیقت و پیامی برای متعلم باشد و اگر چه گوینده آن سخن عالم و مهتدی نباشد. بدون ادب انسان از...
تَجَرُّع/ تجرع (ش.ش) وضعیتی است برای استفاضۀ علم از مبدا آن و عبارت از این است که علم جرعه جرعه در کام ذهن و جان متعلم قرار می گیرد. زیرا گنجانۀ متعلم بی نهایت نیست، اما گسترۀ علم بی نهایت است. تجرع در الهامات که دریافت قطعه ای معرفت...
اقسام تحول معرفت / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2015-04-14 · Last modified 2015-09-30
خروج از ناخودآگاه به خود آگاه (ش.ش) هر گاه فهمی که در ارتکاز عالم و متعلم است (و نفس مدرک او گاه و بیگاه برق لامعی از آن را می بیند) تبدیل شود به فهمی که بطور نسبتی برایش هشیارانه واضح شود و بتواند آن را با اندکی انسجام...
اقسام تحول معرفت / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2015-04-14 · Last modified 2015-08-24
Visits: 124
اقسام تحول معرفت / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2015-04-14 · Last modified 2015-08-24
Visits: 215
اقسام تحول معرفت / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2015-04-14 · Last modified 2019-10-07
تحوّل بالجغرافیا (ش.ش) مراد آن است که تناسب مفهوم با سایر مفاهیم و نورافکنی یا پرسش افکنی، تهدیدها، و فرصتهایی که مفاهیم دیگر برای نظام کهکشانی این مفهوم فراهم می آورند تغییر نماید. مثلاً او که گمان دارد عالم ماده فراخ و بسیار عظیم است وقتی بفهمد عالم ماده،...
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
برای اینکه جوامع بشری، از رنج توسعه نیافتگی برهند و بتوانند جهانی پاکیزه و انسانی و الهی را شکل دهند؛ باید تکلیف خود را با «خداوند، خود، یکدیگر، طبیعت و علم» روشن کنند. دینداری، اخلاقِ فردی و اجتماعی و علم و علم آموزی، آزادی اندیشه و بیان موسّع و ساختارهای درستِ سیاسی و اقتصادی و… مهمّ ترین کلیدهای پیشرفت هستند. این «تفکّرِ» یک جامعه است که موتور فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حاکمیّت و… را روشن می کند و جامعه را به پیش می راند. یک نظریه و ندیشۀ منسجم و تبیین گر بسا می تواند این موتور را روشن کند و پویایی را موجب شود.