نظریه (ش.ش)
نظریه (ش.ش) عبارت است از نگرشی علمی و جمع بندی شده که می تواند، یک یا چند سلسله پدیده متفرق در عالم ذهن یا عین را در قالب یک دیدگاه جامع و منسجم، تبیین و توجیه کند. نظریه باید و شاید ویژگیهای زیر را داشته باشد: ♠ انسجام...
نظریه (ش.ش) عبارت است از نگرشی علمی و جمع بندی شده که می تواند، یک یا چند سلسله پدیده متفرق در عالم ذهن یا عین را در قالب یک دیدگاه جامع و منسجم، تبیین و توجیه کند. نظریه باید و شاید ویژگیهای زیر را داشته باشد: ♠ انسجام...
مرز دانش (ش.ش) عبارت از سنخ تعاملات علم ساختی که عالمان درست آنجا که علم و آگاهی شان در سپهر معرفت تمام می شود، صورت میدهند. در مرز دانش، آنچه در پیش رو دارند، پرسش و مجهول و آنچه با خود دارند، داشته های از پیش، شوق به دانستن...
زیبایی شناسی (فلسفه) هرگونه بحث علمی و قابل پذیرش در دانشسرا در مورد زیبایی است. [۱] زیبایی شناسی، مشحون از مباحث استحسانی درجه اولی و درجه دومی است و این ایرادی ندارد. بحث هایی چون: چیستی زیبایی، چگونگی و چرایی درک زیبایی، عالَم شناسی زیبایی، عصب ادراک شناسی زیبایی...
تحول انگاره (ش.ش) عبارت است تغییر کل نگرانه، رویکردی و قابل توجه نسبت به یک موضوع در یک علم. مثلاً تفسیر متافیزیک پدیده های مادی (در قرون وسطی و طی عصر رنسانس) دچار تحول انگاره شد و سر از پوزیتیویسم منطقی و تجربه گرایی افراطی در آورد. این یک...
Prolix (Epistemological term) The word of “prolix” ( In Persian: see here ) is an expression ( raj.ex ) in Rajaie’s theories in philosophy of knowledge, refers to any main concept in any kind of human official studying. These concepts are especially complicated and have many things to say....
اصطلاحات جامعه شناختی و فرهنگی / فرهنگ اصطلاحات معرفت شناسی
توسط حمید رجایی · Published 2016-06-26 · Last modified 2016-12-11
استحسان (ش.ش / فر.ش) در لغت به معنای خوب دانستن چیزی است؛ در حوزه ی فلسفه علم عبارت از موجبات موجهیت یک قضیه نه بدلیل منطقی، بلکه به علل زیبایی شناختی و خوشایندی و عامه پسند. گاهی عدم پذیرش یک گزاره (سلب موجهیت یا موجهیت سلب) نیز بدلیل استحسانی...
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
برای اینکه جوامع بشری، از رنج توسعه نیافتگی برهند و بتوانند جهانی پاکیزه و انسانی و الهی را شکل دهند؛ باید تکلیف خود را با «خداوند، خود، یکدیگر، طبیعت و علم» روشن کنند. دینداری، اخلاقِ فردی و اجتماعی و علم و علم آموزی، آزادی اندیشه و بیان موسّع و ساختارهای درستِ سیاسی و اقتصادی و… مهمّ ترین کلیدهای پیشرفت هستند. این «تفکّرِ» یک جامعه است که موتور فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حاکمیّت و… را روشن می کند و جامعه را به پیش می راند. یک نظریه و ندیشۀ منسجم و تبیین گر بسا می تواند این موتور را روشن کند و پویایی را موجب شود.